1. The building had a general air of decrepitude and neglect.
[ترجمه ترگمان]ساختمان، حالت کلی شکستگی و بی اعتنایی داشت
[ترجمه گوگل]این ساختمان دارای هوای کم عمق و بی توجهی بود
2. Hang a shirt on decrepitude and nothing whatsoever in the world changed.
[ترجمه ترگمان]یه تی شرت روی decrepitude و هیچ چیز دیگه ای تو دنیا عوض نمیشه
[ترجمه گوگل]یک پیراهن را در کمر قرار دهید و هیچ چیز دیگری در جهان تغییر نخواهد کرد
3. It can decelerate decrepitude, brighten skin, fade mark and make skin white, tender and healthy.
[ترجمه ترگمان]آن می تواند ضعیف و ضعیف باشد، پوست روشن کند، علامت گذاری کند و پوست سفید، ترد و سالم بسازد
[ترجمه گوگل]این می تواند باعث کاهش سرعت، روشن شدن پوست، محو شدن علامت شود و پوست را سفید، ملایم و سالم نگه دارد
4. The problem of earliness with decrepitude has worse effect on the yield in the short-season cotton in our country.
[ترجمه ترگمان]مشکل earliness با decrepitude، اثر worse بر بازده پنبه در فصل کوتاه در کشور ما دارد
[ترجمه گوگل]مشکل زودگذر با کمبود آب تاثیری بر عملکرد پنبه کوتاه مدت کشور ما دارد
5. If decrepitude is driven by an overactive immune system, then it is treatable.
[ترجمه ترگمان]اگر decrepitude توسط یک سیستم ایمنی بیش فعال هدایت شود، آن قابل درمان است
[ترجمه گوگل]اگر فراموشی توسط سیستم ایمنی بیش از حد فعال شود، آن را قابل درمان است
6. The photosynthetic rate descend gradually because of the decrepitude of the leaf.
[ترجمه ترگمان]به خاطر شکستگی برگ به تدریج کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]نرخ فتوسنتز به تدریج به دلیل کمبود برگ کاهش می یابد
7. Be - cause man hastens decrepitude and decay by holding the thought of old age always before him.
[ترجمه ترگمان]با این که فکر پیری را همیشه در پیش دارد، decrepitude و پوسیدگی می شود
[ترجمه گوگل]بله - چون انسان با گذراندن اندیشه پیری همیشه قبل از او، دچار کمبود و افتادگی می شود
8. The face decrepitude is because descensus of facial soft tissue.
[ترجمه ترگمان]شکستگی صورت به خاطر بافت نرم صورت است
[ترجمه گوگل]کمبود صورت به این خاطر است که از بین بردن بافت نرم صورت صورت می گیرد
9. But must be a body of son, otherwise double ly decrepitude.
[ترجمه ترگمان]اما باید یک بدن پسر باشد، در غیر این صورت هم شکستگی باشد
[ترجمه گوگل]اما باید یک بدن از پسر باشد، در غیر این صورت دوزخیان
10. A ladies' man given to vigorous wall-shaking, the writer turns a blind eye to the hotel's decrepitude even as he keeps its female guests fixed in his sights.
[ترجمه ترگمان]یکی از خانم هایی که به دیوار قوی دیوار تکیه داده بودند - می لرزید، نویسنده چشم نابینا را به شکستگی هتل تبدیل می کند، حتی وقتی که میهمانان خود را جلوی دید او ثابت نگه می دارد
[ترجمه گوگل]مردی بانوان به تکان دادن دیوارهای شدید، نوازنده به نظر می رسد که در کمترین زمان ممکن هتل را خیره می کند، حتی زمانی که مهمانان زن خود را در دیدگاه های خود نگه می دارد
11. Staying youth can be likened to climbing steep hill, while negligence will lead to decrepitude overnight.
[ترجمه ترگمان]جوان ماندن را می توان به بالا رفتن از تپه پرشیب تشبیه کرد، در حالی که سهل انگاری در طول یک شب منجر به decrepitude خواهد شد
[ترجمه گوگل]جوان بودن را می توان به صعود از تپه تپه تقسیم کرد، در حالی که سهل انگاری باعث می شود تا یک شبه کاهش یابد
12. Contain the essence, SOD of abundant grape, mighty anti - oxygenation defer decrepitude.
[ترجمه ترگمان]از روی اساس، sod از انگور و انگور فراوان، بنیه قوی anti را به تعویق می اندازد
[ترجمه گوگل]ذاتی بودن، SOD انگور فراوان، ضد اکسیژن زدگی قدرتمند، باعث کاهش طول عمر می شود
13. Traditional Chinese Medicine has abundant clinical experience and form theoretical system to postpone decrepitude, it emphasize that spleen is the root of after-birth and the source of qi and blood.
[ترجمه ترگمان]پزشکی سنتی چین تجربه بالینی فراوانی دارد و سیستم نظری را برای به تعویق انداختن decrepitude تجربه می کند، و تاکید می کند که طحال، ریشه بعد از تولد و منبع of و خون است
[ترجمه گوگل]طب سنتی چینی دارای تجربه بالینی فراوانی است و سیستم نظری را برای تأخیر انداختن طولانی مدت تشکیل می دهد و تأکید می کند که طحال ریشه ی پس از تولد و منبع چای و خون است
14. Effects of Aerobic Interval Exercises with Light Intensity on Anti oxidation and Anti decrepitude.
[ترجمه ترگمان]نتایج تمرین های فواصل زمانی با شدت نور بر روی اکسیداسیون ضد oxidation و ضد decrepitude
[ترجمه گوگل]اثرات تمرینات ایروبیک با شدت نور بر روی ضد اکسیداسیون و ضد ضربات