کلمه جو
صفحه اصلی

bandeau


معنی : روبان، نوار زخم بندی، نوار روی گیسو، نوار کلاه زنانه، گیسوبند
معانی دیگر : روبان یا نوار باریک (به ویژه برای نگهداشتن موی سر)، pl نوار روی گیسو

انگلیسی به فارسی

( bandeaux . pl ) نوار روی گیسو، نوار زخم‌بندی، نوار کلاه زنانه، روبان، گیسوبند


تیراندازی، نوار زخم بندی، نوار روی گیسو، نوار کلاه زنانه، روبان، گیسوبند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: bandeaus, bandeaux
(1) تعریف: a ribbon or headband worn to keep the hair in place or away from the face.

(2) تعریف: a simple brassiere, with or without shoulder straps, that consists of a single band of fabric.
مشابه: bosom

• hair ribbon

مترادف و متضاد

روبان (اسم)
ribbon, band, tape, riband, bandeau

نوار زخم بندی (اسم)
band, bandeau, bandage

نوار روی گیسو (اسم)
bandeau

نوار کلاه زنانه (اسم)
bandeau

گیسوبند (اسم)
snood, bandeau

جملات نمونه

1. The black rectangular jagged sequin bandeau maxi dress epitomises festive party-wear mixed with Kate's signature rock-n-roll style.
[ترجمه ترگمان]The jagged مستطیلی سیاه sequin bandeau epitomises epitomises festive را با سبک رول - n با امضای کیت ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]لباس مجلسی مشکی مستطیلی شکل و شکل دو شکل ، لباس مجلسی جشن و آمیخته با سبک راک اند رول امضا شده توسط کیت #39 است

2. Soft signature lace bandeau boasts a wide bottom band of stretch lace for light support.
[ترجمه ترگمان]تور امضای نرم bandeau دارای یک نوار پهن باند عریض برای حمایت از نور است
[ترجمه گوگل]نوار پارچه توری با امضای نرم دارای یک بند پهن و بند توری کششی برای پشتیبانی از نور است

3. Kristen, 20, looked toned in her bandeau two-piece as she emerged from the water with her wet hair slicked back.
[ترجمه ترگمان]کریستن، ۲۰ ساله، در حالی که او از آب با موهای خیسش به عقب صاف شده بود، در حالی که از آب بیرون آمد، با ته رنگ کمی به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]کریستن ، 20 ساله ، هنگام بیرون آمدن از آب در حالی که موهای خیس خود را به حالت نرم برمی داشت ، به نظر می رسید که در لباس باند خود دو تکه است

4. Beach back-pack that holds all our things, and under that, with the bandeau, is a little super short denim short, which becomes our swimsuit.
[ترجمه ترگمان]پشت - گروهی که همه چیزهای ما را نگه می دارد، و زیر آن، با the، یک محصول کتان کمی کوتاه است، که به لباس شنا ما تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]بسته پشتی ساحلی که همه چیزهای ما را در خود جای داده است ، و در زیر آن ، با باندا ، کمی کوتاه کوتاه جین کوتاه است که به لباس شنای ما تبدیل می شود

5. The catsuit comes with a zip that runs just above the bust and underneath the arms meaning the outfit can be turned into a bandeau to completely transform the look.
[ترجمه ترگمان]The با یک زیپ که درست بالای مجسمه نیم تنه قرار دارد و زیر بازوها قرار می گیرد، می آید و به این معنی است که این لباس می تواند تبدیل به a شود که به طور کامل ظاهر را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]لباس کت و شلوار همراه با یک زیپ است که درست بالای نیم تنه و زیر بازوها اجرا می شود ، به این معنی که لباس می تواند به یک باند تبدیل شود تا ظاهر را کاملا تغییر دهد

6. Elastic edging on the top and bottom anchors the bandeau in place.
[ترجمه ترگمان]حرکت الاستیک در قسمت بالا و پایین anchors ها در محل انجام می شود
[ترجمه گوگل]لبه های الاستیک در بالا و پایین باند را در جای خود لنگر می اندازد

7. Halter strap can be slipped over head and shoulders to convert to a bandeau shape.
[ترجمه ترگمان]تسمه چرمی می تواند از روی سر و شانه هایش لیز بخورد و به شکل یک روبان تبدیل شود
[ترجمه گوگل]بند هالتر را می توانید روی سر و شانه ها بلغزانید تا به شکل باند تبدیل شود

پیشنهاد کاربران

با کلمات زیر میشه نیم تنه زنانه
bandeau bra
bandeau crop top
bandeau top


کلمات دیگر: