کلمه جو
صفحه اصلی

decrescent


معنی : کاهنده، رو به نقصان گذارنده
معانی دیگر : (در مورد ماه) در حال تربیع و هلال، در حال کوچک شدن، سایشی

انگلیسی به فارسی

کاهنده، رو به نقصان گذارنده


دهه ناهید، کاهنده، رو به نقصان گذارنده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: decrescence (n.)
• : تعریف: decreasing or waning, as the moon.

• becoming gradually smaller

مترادف و متضاد

کاهنده (صفت)
subtractive, ablative, decreasing, regressive, decrescent, depreciatory, flagging

رو به نقصان گذارنده (صفت)
decrescent

جملات نمونه

1. But the amplitude when occurrence amyotrophy also decrescent.
[ترجمه ترگمان]اما دامنه زمانی اتفاق می افتد که amyotrophy رخ می دهد
[ترجمه گوگل]اما دامنه زمانی که رخ می دهد amyotrophy نیز نزولی است

2. The French's capacity for liquor also is in decrescent.
[ترجمه ترگمان]ظرفیت فرانسه برای نوشیدن مشروبات الکلی نیز در decrescent است
[ترجمه گوگل]ظرفیت فرانسوی برای مشروب نیز در رکود است

3. Become an operation whether let scar decrescent nod?
[ترجمه ترگمان]تبدیل به یه عملیات بشی که جای زخم رو تکون بدی؟
[ترجمه گوگل]تبدیل شدن به یک عملیات آیا می خواهید زودتر زخم زده شود؟

4. Does nose greaten what idea is there can decrescent?
[ترجمه ترگمان]بینی یعنی این که چه فکری می شه کرد؟
[ترجمه گوگل]آیا بینی چشمانداز چه ایده ای وجود دارد که می تواند ناباروری باشد؟

5. How can ability let pouch decrescent?
[ترجمه ترگمان]چگونه می توان اجازه خرید کیسه را داد؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانیم قاچاقچیان را مجبور کنیم؟

6. Have idea nose decrescent a bit?
[ترجمه ترگمان]آیا بینی شما کمی تغییر کرده است؟
[ترجمه گوگل]ایده ای را برای نابودی بینی بکشید؟

7. How can you let nose pointed decrescent a bit?
[ترجمه ترگمان]چگونه ممکن است بینی خود را کمی به شما نشان دهد؟
[ترجمه گوگل]چطوری می تونید بذارید؟

8. When you flip phone ringtone decrescent ah, I think this meeting, if you are not careful not to shake on mobile phones, the function is also quite useful.
[ترجمه ترگمان]وقتی شما تلفن را قطع می کنید، فکر می کنم این ملاقات، اگر مراقب نباشید که از تلفن های همراه دست تکان ندهید، عملکرد نیز بسیار مفید است
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما زنگ تلفن زنگ زده تلنگر آه، من فکر می کنم این جلسه، اگر شما مراقب باشید که در تلفن های موبایل تکان ندهید، عملکرد نیز بسیار مفید است

9. How purify pouch? pouch decrescent ah?
[ترجمه ترگمان]چه کیسه purify؟ کیسه خورجین، آه؟
[ترجمه گوگل]چطور کیسه را تمیز می کنید؟ کیسه نابالغ آه

10. What method can let the pore decrescent on the face, the face changes look very exquisite?
[ترجمه ترگمان]چه روش می تواند اجازه دهد منافذ پوست روی صورت ظاهر شوند، تغییر شکل بسیار عالی به نظر می رسد؟
[ترجمه گوگل]چه روشی میتواند منجر به نابودی حفره بر روی صورت، تغییرات چهره بسیار نفیس شود؟

11. Do a few meetings let food gastric decrescent?
[ترجمه ترگمان]چند ملاقات اجازه دهید به decrescent شکمی صدمه بزند؟
[ترجمه گوگل]آیا چند جلسه اجازه می دهد مواد غذایی رکود معده

12. How should let nose decrescent?
[ترجمه ترگمان]چگونه باید بینی خود را باز کرد؟
[ترجمه گوگل]چطور باید نهرها را نابود کرد؟

13. Have idea nose decrescent bit?
[ترجمه ترگمان]بینی داری؟
[ترجمه گوگل]آیا ایده ی بینی کمرنگ تر است؟

14. How to make pouch decrescent?
[ترجمه ترگمان]چطور کیسه زباله درست کنیم؟
[ترجمه گوگل]چگونه قهوه ای قهوه ای را بپوشانید؟


کلمات دیگر: