کلمه جو
صفحه اصلی

camisole


معنی : نوعی ژاکت استین دار، پیراهن زنانه، زیر پوش زنانه
معانی دیگر : زیر پیراهنی زنانه (بی آستین و گاهی مزین به نوار و قیطان)

انگلیسی به فارسی

نوعی ژاکت آستین‌دار، زیرپوش زنانه


کلاسیک، نوعی ژاکت استین دار، پیراهن زنانه، زیر پوش زنانه


انگلیسی به انگلیسی

• cotton; slip, woman's undergarment

اسم ( noun )
• : تعریف: a woman's sleeveless, waist-length undergarment.

مترادف و متضاد

نوعی ژاکت استین دار (اسم)
camisole

پیراهن زنانه (اسم)
camisole

زیر پوش زنانه (اسم)
camisole, petticoat, lingerie

جملات نمونه

1. I might wear a camisole, like this, but I'd put a shirt over it before I went out.
[ترجمه ترگمان]ممکنه یه لباس زیر پوش بپوشم، مثل این، اما قبل از اینکه برم یه پیراهن می پوشم
[ترجمه گوگل]من می توانم یک کلاسیک بخرم، مثل این، اما قبل از اینکه بیرون بروم، پیراهنش را روی آن گذاشتم

2. She started to unbutton my camisole.
[ترجمه ترگمان]شروع به باز کردن لباس هام کرد
[ترجمه گوگل]او شروع به باز کردن کامپیوتر من کرد

3. A delectably cool camisole and a pair of pure, white cotton pants.
[ترجمه ترگمان]یک لباس زیر پوش و یک جفت شلوار خالص نخی سفید
[ترجمه گوگل]کت و شلوار پنبه ای خالص و سفید و یک کت و شلوار جالب

4. A woman in a camisole Was dancing to some rock and roll.
[ترجمه ترگمان]زنی با لباس زیر پوش در حال رقصیدن با راک اند رول بود
[ترجمه گوگل]یک زن در یک کلاسیک رقص به برخی از سنگ و رول

5. How do you like this camisole? I just bought it today.
[ترجمه ترگمان]این لباس زیر پوش رو چطوری دوست داری؟ امروز خریدمش
[ترجمه گوگل]چطور این کت و شلوار را دوست دارید؟ من امروز آن را خریدم

6. A camisole can be tricky if it has ruffles.
[ترجمه ترگمان]اگر چروک داشته باشد، یک زیر پوش می تواند دشوار باشد
[ترجمه گوگل]در صورتی که لباسهایش کمربند کلاسیک باشد، میتواند مشکل باشد

7. Step in the camisole to put on for the best fit.
[ترجمه ترگمان]در زیر پوش زیر پوش قدم بزنید تا بهترین تناسب را داشته باشید
[ترجمه گوگل]گام در کت و شلوار برای قرار دادن برای بهترین مناسب

8. Match the print to your camisole or trouser by working in the same color family.
[ترجمه ترگمان]با کار کردن روی لباس زیر پوش و یا شلوار با کار کردن در یک خانواده رنگ یک سان، هماهنگ شوید
[ترجمه گوگل]چاپ کردن را به کت و شلوار یا شلوار خود را با کار در یک خانواده رنگی مطابقت دهید

9. Learn how to fold a camisole in this free clothing care video.
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چطور یک زیر پوش زیر پوش را در این فیلم مراقبت از لباس های مجانی جمع کنید
[ترجمه گوگل]یاد بگیرید چگونه یک کت و شلوار را در این ویدیو مراقبت از لباس آزاد بپوشانید

10. Match the top with a camisole and comfy pants.
[ترجمه ترگمان]با یک شلوار زیر پوش و راحت بازی کنید
[ترجمه گوگل]بالا را با کت و شلوار راحت بپوشانید

11. Matching drawers with a camisole of the same color and fabric will look classically sweet.
[ترجمه ترگمان]در زیر لباس های زیر پوش همان رنگ و پارچه به طور سنتی شیرین به نظر خواهد رسید
[ترجمه گوگل]منسوجات تطبیق با کت و شلواری از همان رنگ و پارچه کلاسیک شیرین است

12. The camisole bra, which the company calls it as "earth and human friendly", features a solar panel which can display messages on the removable small electric board when the cell generates electricity.
[ترجمه ترگمان]لباس زیر پوش، که این شرکت آن را \"زمین و دوستانه انسان\" می نامد، یک پنل خورشیدی را نشان می دهد که می تواند پیام هایی را بر روی بورد الکتریکی کوچک قابل حمل هنگامی که سلول برق تولید می کند، نمایش دهد
[ترجمه گوگل]سینه بند کلاسیک، که شرکت آن را 'زمین و انسان دوستانه' می نامد، دارای یک پنل خورشیدی است که وقتی که سلول تولید برق می کند، می تواند پیام هایی را در هیئت مدیره الکتریکی کوچک قابل جابجایی نمایش دهد

13. As we opened the blouse and dropped the camisole, the catheter on my breast was exposed and the fresh scar on my chest could be seen.
[ترجمه ترگمان]وقتی بلوز را باز کردیم و زیر پوش را باز کردیم، لوله سوند که روی سینه ام بود در معرض دید قرار گرفت و جای زخم روی سینه ام بود
[ترجمه گوگل]همانطور که ما بلوز را باز کردیم و کت و شلوار را برداشتیم، کاتتر روی سینه من قرار گرفت و زخم تازه در سینه من دیده شد


کلمات دیگر: