کلمه جو
صفحه اصلی

barouche


معنی : نوعی درشکه چهار چرخه
معانی دیگر : کالسکه ی چهار چرخه (که دو صندلی دو نفره ی روبروی هم دارد و یک صندلی جلو برای راننده)، باروش

انگلیسی به فارسی

نوعی درشکه چهارچرخه


barouche، نوعی درشکه چهار چرخه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a four-wheeled carriage with a folding top, two opposing seats for two people each inside, and a driver's seat outside in front.
مشابه: cab, carriage

• type of four-wheeled horse drawn carriage

مترادف و متضاد

نوعی درشکه چهار چرخه (اسم)
barouche

جملات نمونه

1. We got an open barouche and a wild, boisterous driver, and set out.
[ترجمه ترگمان]یک کالسکه روباز و یک راننده خشن و خشن پیدا کردیم و راه افتادیم
[ترجمه گوگل]ما یک باروک باز و یک راننده وحشی و بی رحم داریم و از آن خارج شده ایم

2. She got into her barouche and drove off.
[ترجمه ترگمان]سوار کالسکه شد و به راه افتاد
[ترجمه گوگل]او وارد اتاقش شد و رفت

3. But no one answered and the barouche continued on its way. I watched it go, and then set off again.
[ترجمه ترگمان]اما هیچ کس جواب نداد و کالسکه به راه خود ادامه داد آن را تماشا کردم و دوباره راه افتادم
[ترجمه گوگل]اما هیچ کس جواب نمی داد و باروچ ادامه داد  من آن را تماشا کردم، و سپس دوباره راه اندازی

4. An open barouche was standing there, and a woman in white had stepped out of it.
[ترجمه ترگمان]یک کالسکه روباز در آنجا ایستاده بود و زنی با لباس سفید از آن بیرون آمده بود
[ترجمه گوگل]Barouche باز ایستاده بود، و یک زن سفید در حال خروج از آن بود

5. If the worst comes to the worst", Becky thought, "my retreat is secure; and I have a right-hand seat in the barouche.
[ترجمه ترگمان]اگر اوضاع بدتر از این باشد، بکی فکر کرد عقب نشینی من امن است و من یک صندلی درست در کالسکه دارم
[ترجمه گوگل]اگر بدترین حالت بدترین باشد، بکسی فکر کرد، عقب نشینی من مطمئن است؛ و من یک صندلی سمت راست در باروک دارم

6. Mrs. John Dashwood wished it likewise; but in the mean while, till one of these superior blessings could be attained, it would have quieted her ambition to see him driving a barouche .
[ترجمه ترگمان]خانم جان Dashwood هم می خواست این کار را بکند، اما در همان حال، تا زمانی که یکی از این blessings برتر به دست آید، جاه طلبی او را ساکت می کرد
[ترجمه گوگل]خانم جان Dashwood آرزو آن را به همین ترتیب؛ اما در عین حال، تا زمانی که یکی از این نعمت های برتر بتواند به دست آید، می تواند جاه طلبی او را ببیند که رانندگی او را تحریک کند


کلمات دیگر: