کلمه جو
صفحه اصلی

de rigueur


معنی : اجباری
معانی دیگر : (فرانسه)، طبق موازین ادب و حسن رفتار، مودبانه، از نظر سنتی یا اخلاقی الزام اور

انگلیسی به فارسی

از نظر سنتی یا اخلاقی الزام‌آور، اجباری


de rigueur، اجباری، از نظر سنتی یا اخلاقی الزام اور


انگلیسی به انگلیسی

• socially expected, obligatory according to popular fashion
a possession or habit that is de rigueur is fashionable and therefore necessary for anyone who wants to avoid being considered old-fashioned or unusual.

مترادف و متضاد

اجباری (صفت)
binding, compulsory, compulsive, mandatory, coercive, forcible, de rigueur, obliging

socially obligatory


Synonyms: a must, au fait, called for, comme il faut, conforming to accepted standards, conventional, correct, mandatory, necessary, obligatory, proper, required, right


جملات نمونه

1. T-shirts now seem almost de rigueur in the West End.
[ترجمه ترگمان]تی - تی - - تی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]در حال حاضر در حال حاضر T-shirts تقریبا در غرب End به نظر می رسد

2. Evening dress is de rigueur at the casino.
[ترجمه ترگمان] لباس شب، اجباری در کازینو هست
[ترجمه گوگل]لباس شب است de rigueur در کازینو

3. Where I work, smart suits are de rigueur for the women.
[ترجمه ترگمان]جایی که من کار می کنم، کت و شلوار شیک برای خانم ها مد روز است
[ترجمه گوگل]جایی که من کار می کنم، لباس های هوشمند برای زنان مناسب است

4. Evening dress is de rigueur at the Casino.
[ترجمه ترگمان] لباس شب تو کازینوی \"rigueur\" - ه
[ترجمه گوگل]لباس شب است de rigueur در کازینو

5. Tuxedos are de rigueur at the event.
[ترجمه ترگمان]tuxedos در این مراسم به عنوان \"مد\" در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]تولستوی در این رویداد حضور دارند

6. Thus, crime is common, apathy is de rigueur, and cynicism is rampant.
[ترجمه ترگمان]بنابراین جنایت رایج است، بی تفاوتی و rigueur شایع است و cynicism شایع است
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب، جرم و جنایت معمول است، بی تفاوتی ریشه دار است، و بدبینی شگفت انگیز است

7. Then again, let us nor forget, it is considered de rigueur to keep a few foreigners around.
[ترجمه ترگمان]سپس بار دیگر، نه فراموش کنیم و نه فراموش کنیم، در نظر گرفته می شود که تعداد کمی از خارجیان را دور نگه دارد
[ترجمه گوگل]سپس دوباره بگذارید و فراموش نکنیم، این امر به معنای ضعف در حفظ چندین خارجی است

8. To attract crowds large enough to fill up the ornate space, big spectacles were de rigueur.
[ترجمه ترگمان]برای جذب جمعیت کافی بود که فضای پر زرق و برق را پر کنند، عینک بزرگ مد روز بود
[ترجمه گوگل]برای جذب جمعیت به اندازه کافی بزرگ برای پر کردن فضای حیله گری، عکاسی بزرگ بود de rigueur

9. They are the same build, his back was to him, they wear the de rigueur blazers.
[ترجمه ترگمان]آن ها همان build، پشتش به او بود، آن ها ژاکت de را می پوشیدند
[ترجمه گوگل]آنها همان ساخت، پشت او بود، آنها لباس سوزان rigueur پوشیدن

10. Instruction as to when and where a silk hat is de rigueur.
[ترجمه ترگمان]تعلیم و تربیت چه وقت و چه وقت یک کلاه ابریشمی مد روز است
[ترجمه گوگل]دستورالعمل مربوط به زمان و جایی که کلاه ابریشمی است


کلمات دیگر: