کلمه جو
صفحه اصلی

batik


معنی : طراحی روی پارچه
معانی دیگر : روش رنگ کردن پارچه (بخشی از پارچه را که نباید رنگ شود موم اندود می کنند)، باتیک، پارچه ی باتیک، چیت مومی

انگلیسی به فارسی

باتیک، طراحی روی پارچه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a technique for dyeing that involves covering certain areas of the fabric with removable wax in order to repel the dye.

(2) تعریف: a fabric dyed in this manner.

• wax dye relief technique of producing a pattern on cloth; piece of fabric dyed by the batik process
batik is a process for printing designs on cloth which uses wax on areas of the cloth that are not to be coloured by a dye.
a batik is a cloth which has been printed with a batik design.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] رنگرزی و یا چاپ مقاومی که در آن از موم و نظیر آن جهت جلوگیری از رسوخ رنگ در محلهای معین از پارچه استفاده می شود

مترادف و متضاد

طراحی روی پارچه (اسم)
batik

جملات نمونه

1. Jay unpinned the batik, unscrewed the lock and pushed the window up.
[ترجمه ترگمان]جی باز batik را باز کرد، قفل را باز کرد و پنجره را باز کرد
[ترجمه گوگل]جی باتیک را باز کرد، قفل را باز کرد و پنجره را بالا برد

2. The batik pictures are the combination of the encaustic and dyeing.
[ترجمه ترگمان]تصاویر batik ترکیبی از رنگرزی و رنگرزی هستند
[ترجمه گوگل]تصاویر باتیک ترکیبی از پوشش و رنگرزی است

3. To make a batik, you impress a design with wax.
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد یک batik، یک طراحی با موم را تحت تاثیر قرار می دهید
[ترجمه گوگل]برای ساخت یک باتیک، شما با طراحی موم مواجه می شوید

4. Anne Bolsover was most impressed with the batik.
[ترجمه ترگمان]آن Bolsover بیش از همه تحت تاثیر the قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]آن باولسور بیشتر تحت تأثیر باتیک قرار گرفت

5. Batik prints enjoy a world - wide reputation.
[ترجمه ترگمان]اثر انگشتش از یه شهرت جهانی لذت میبره
[ترجمه گوگل]چاپ باتیک از شهرت جهانی برخوردار است

6. The Dyes are mostly used for Batik printing.
[ترجمه ترگمان]The اغلب برای چاپ batik مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]رنگها اغلب برای چاپ Batik استفاده می شوند

7. Batik is a traditional Chinese folk art which combines painting and dyeing.
[ترجمه ترگمان]batik یک هنر سنتی چینی است که نقاشی و رنگرزی را ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]Batik هنر عامیانه سنتی چینی است که نقاشی و رنگرزی را ترکیب می کند

8. However, the export value of Indonesian batik and batik items has been decreasing since the global recession hit the world.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ارزش صادراتی اقلام batik و batik اندونزیایی از زمان رکود جهانی در جهان کاهش داشته است
[ترجمه گوگل]با این حال، ارزش صادرات اقلام باتیک اندونزیایی و باتیک از زمان رکود جهانی به جهان کاهش یافته است

9. Hand - made clothes: Needlework and batik are both the uppermost ornaments the trappings of the Miao nationality.
[ترجمه ترگمان]لباس های دست ساز: Needlework و batik هر دو بالاترین زیور آلات of Miao هستند
[ترجمه گوگل]دستباف لباس دست و باتیک هر دو پرچم بالایی را نشان می دهد که نشان دهنده ملیت میائو است

10. Susan absorbed about batik in college.
[ترجمه ترگمان]سوزان در مورد batik در دانشگاه به خود جذب شد
[ترجمه گوگل]سوزان در مورد باتیک در کالج جذب کرد

11. The ancient dyeing can be divided in three: batik ( wax dyeing ), Tie - dye and board painting ( blueprinting ).
[ترجمه ترگمان]رنگ رنگرزی باستان می تواند به سه دسته تقسیم شود: batik (رنگرزی موم)، رنگ آمیزی Tie و نقاشی (blueprinting)
[ترجمه گوگل]رنگ بندی باستان را می توان به سه دسته باتیک (موم رنگرزی)، نقاشی رنگ و نقاشی (تخته سیاه) تقسیم کرد

12. Roma Ryan tells me she was a visual artist - she specialised in batik before she met Nicholas and produced a family.
[ترجمه ترگمان]رم رایان به من می گوید که او یک هنرمند تجسمی است - او قبل از ملاقات با نیکولاس و تولید یک خانواده، در batik تخصص داشت
[ترجمه گوگل]رام رایان به من می گوید که او یک هنرمند بصری بود - قبل از اینکه نیکلاس را ملاقات کرد و یک خانواده را تولید کرد در باتیک تخصص داشت

13. There are always abstract patterns of diamonds and triangles in Buyi clothing and batik, which reflect their fish totemism.
[ترجمه ترگمان]همیشه الگوهای انتزاعی از الماس و مثلث ها در لباس های Buyi و batik وجود دارند که منعکس کننده totemism ماهی ها هستند
[ترجمه گوگل]الگوهای الماس و مثلث همیشه در لباس های بکی و باتیک وجود دارد که نشان دهنده تتمیسم ماهی آنهاست

پیشنهاد کاربران

طراحی روی پارچه


کلمات دیگر: