1. the policeman hit me on the head with his baton
پاسبان با باتون توی سرم زد.
2. The reactionary police made a baton charge on the demonstrating crowd.
[ترجمه ترگمان]پلیس مرتجع با باتوم به جمعیت معترض حمله کرد
[ترجمه گوگل]پلیس ارتجاعی یک بار باتوم را بر روی جمعیت نشان داد
3. They were driven back by a police baton charge.
[ترجمه ترگمان]آن ها با باتوم پلیس به عقب رانده شدند
[ترجمه گوگل]آنها توسط اتهام پلیس باتوم رانده شدند
4. Does this mean that the baton of leadership is going to be passed to other nations?
[ترجمه ترگمان]آیا این بدان معناست که رهبری baton به کشورهای دیگر منتقل خواهد شد؟
[ترجمه گوگل]آیا این بدان معنی است که رهبری رهبری به سایر ملل منتقل می شود؟
5. Each runner passes the baton to the next.
[ترجمه ترگمان]هر دونده از باتون به سمت بعدی عبور می کند
[ترجمه گوگل]هر دونده باتوم را به سمت بعدی می برد
6. She twirled her baton high in the air as she led the parade.
[ترجمه ترگمان]در حالی که رژه رژه را رهبری می کرد، She را در هوا چرخاند
[ترجمه گوگل]او در حالی که رژه را رهبری می کرد، باتوم بلند خود را بالا برد
7. Five people were injured in the baton charge.
[ترجمه ترگمان]در این حمله، پنج نفر مجروح شدند
[ترجمه گوگل]پنج نفر در شات باتوم زخمی شدند
8. The orchestra played brilliantly under Previn's baton.
[ترجمه ترگمان]ارکستر به نحو درخشانی زیر baton s بازی می کرد
[ترجمه گوگل]ارکستر به وضوح تحت باتونی Previn بازی کرد
9. We can't dance to his baton.
[ترجمه ترگمان]ما نمی تونیم با baton برقصیم
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم باتوم خود را رقص کنیم
10. The conductor beat time with a baton.
[ترجمه ترگمان]رهبر ارکستر، با یک باتون، زمان را شکست داد
[ترجمه گوگل]هادی زمان با یک باتوم را ضرب و شتم کرد
11. The orchestra made the recording under the baton of a young German conductor.
[ترجمه ترگمان]ارکستر، آهنگ ضبط را تحت رهبری یک رهبر جوان آلمانی به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]ارکستر ضبط شده در زیر باتوم یک سرپرست جوان آلمانی ساخته شده است
12. He saw the storm-troopers practising karate, crowd control, baton practice and their skills with the knife and knuckleduster.
[ترجمه ترگمان]او پلیس storm را دید که در حال تمرین کاراته، کنترل جمعیت، تمرین با چاقو و مهارت آن ها با چاقو و knuckleduster است
[ترجمه گوگل]او شاهزادهای طوفانی را که کاراته، تمرین جمعیت، تمرین باتوم و مهارت های خود را با چاقو و دستکش کار گذاشته بودند دیدند
13. But why carry a baton for sentiment when it should be a scepter?
[ترجمه ترگمان]اما چرا وقتی که باید یک عصای سلطنتی باشد برای چه در نظر بگیرید؟
[ترجمه گوگل]اما چرا باید باتوم برای احساسات وقتی که آن را باید یک scepter؟
14. When I come home she passes the baton to me so she can rest.
[ترجمه ترگمان]وقتی به خانه می رسم با عصا به طرفم می آید تا بتواند استراحت کند
[ترجمه گوگل]وقتی به خانه می رسم، باتوم را به من می فرستد تا بتواند بماند
15. It's halfway between Baton Rouge and New Orleans.
[ترجمه ترگمان] نصف راه بین \"تریک روژ\" و \"نیو Orleans\" - ه
[ترجمه گوگل]این نیمه بین Baton Rouge و نیواورلئان است