کلمه جو
صفحه اصلی

carpal


معنی : مچی، وابسته به مچ، رسغ دست
معانی دیگر : (کالبد شناسی)، وابسته به استخوان مچ

انگلیسی به فارسی

وابسته به مچ، مچی


مپال، مچی، وابسته به مچ، رسغ دست


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to the wrist.
اسم ( noun )
• : تعریف: any of the bones in the wrist.

• any of the wrist bones (anatomy)
of or relating to the carpus (wrist or wrist bones)

مترادف و متضاد

مچی (صفت)
carpal

وابسته به مچ (صفت)
carpal

رسغ دست (صفت)
carpal

جملات نمونه

1. The problems-from bad backs to carpal tunnel syndrome to headaches-have made the headlines of every health magazine in the country.
[ترجمه ترگمان]مشکلات - از پشت بد به سندروم tunnel carpal تا سردرد - تی تر هر مجله سلامت در کشور شده است
[ترجمه گوگل]مشکلات - از پشت بدنه به سندرم تونل کارپ تا سردرد - سرفصل هر مجله بهداشتی در کشور را تهیه کرده اند

2. Needle examination in carpal tunnel syndrome.
[ترجمه ترگمان] جای سوزن به مچ مچ دستش
[ترجمه گوگل]معاینه سوزن در سندرم تونل کارپ

3. After severance of transverse carpal ligament and synovectomy of flexor tendons in the carpal tunnel, the outcomes were satisfactory in all the 36 cases.
[ترجمه ترگمان]پس از قطع اتصال ligament عرضی و synovectomy of flexor در تونل carpal، نتایج در تمام ۳۶ مورد رضایت بخش بود
[ترجمه گوگل]پس از جدا شدن رباط مچ دست و سینووکتومی تاندون های فلکسور در تونل کارپ، نتایج در 36 مورد رضایت بخش بود

4. Results Carpal ligaments included 3 parts : palmer, dorsal and interosseous parts.
[ترجمه ترگمان]نتایج Carpal ligaments شامل ۳ بخش عبارتند از: palmer، dorsal و interosseous
[ترجمه گوگل]نتایج: رباط های کارپال شامل 3 قسمت پالمر، قسمت پشتی و بین درختی بود

5. Results: The order ofthe normal carpal bone ossification center appearance and epiphyses fusing was obtained.
[ترجمه ترگمان]نتایج: ترتیب ظهور مرکز نرمال carpal استخوان ossification و fusing epiphyses به دست آمد
[ترجمه گوگل]نتایج به دست آمده از نظر قرار گرفتن مرکز مرکز استخوانی استخوانی استخوانی و فرسایش اپیفیسی ها به دست آمده است

6. Methods:Retrospectively analysed of 200 cases of carpal joint injury. Among them, there were 30 cases of fracture of the os triquetrum.
[ترجمه ترگمان]روش ها: retrospectively از ۲۰۰ مورد جراحت مشترک carpal مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت در بین آن ها، ۳۰ مورد شکستگی در the وجود داشت
[ترجمه گوگل]روش ها از 200 مورد صدمه مفصلی مفاصل گزارش شده است در میان آنها، 30 مورد شکستگی عضلات شکم وجود داشت

7. Courses include anatomy, kinesiology, carpal tunnel therapy, splinting and taping techniques, and other methods.
[ترجمه ترگمان]این دوره ها عبارتند از آناتومی، kinesiology، روش درمانی carpal، تکنیک های splinting و ضبط، و روش های دیگر
[ترجمه گوگل]دوره های آموزشی شامل آناتومی، سینوزیت شناسی، درمان تونل کارپال، تکنیک های تراشیدن و چسباندن و سایر روش ها می باشد

8. Intrinsic carpal ligaments exist between the carpal bone in the proximal or distal rows.
[ترجمه ترگمان]مچ پام به مچ استخوان مچ دست روی استخوان مچ دست وجود داره
[ترجمه گوگل]رباط های استخوانی داخلی بین استخوان ران در ردیف های پروگزیمال یا دفاعی وجود دارد

9. The main occupational hazard is carpal tunnel syndrome.
[ترجمه ترگمان]خطر اصلی شغلی سندرم تونل carpal است
[ترجمه گوگل]خطر شغلی اصلی سندرم تونل کارپ است

10. Red dye was injected in the dorsal carpal branch of ulnar artery. The origin, course, branches, distribution and anastomosis were observed under microscope.
[ترجمه ترگمان]رنگ قرمز در شاخه carpal پشتی شریان ulnar تزریق شد مبدا، البته، شاخه ها، توزیع و anastomosis زیر میکروسکوپ دیده شدند
[ترجمه گوگل]رنگ قرمز در شاخه عقب مچ دست شریان اولنار تزریق شد منشاء، دوره، شاخه، توزیع و آناستوموز تحت میکروسکوپ مشاهده شد

11. Objective To search an effect method to treat Carpal Scaphoid Bone Nonunion (CSBN), according to clinical observation and analysis of three treating methods to CSBN .
[ترجمه ترگمان]هدف جستجو یک روش اثر برای درمان Carpal Scaphoid استخوان nonunion (CSBN)، با توجه به مشاهده بالینی و آنالیز سه روش درمان به CSBN
[ترجمه گوگل]هدف: برای جستجوی روش اثر برای درمان پوکی استخوان Carpal Scaphoid (CSBN)، بر اساس مشاهدات بالینی و تجزیه و تحلیل سه روش درمان به CSBN

12. When the lunate was excised, the change of the stress on the carpal bones showed no regularity.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که the excised شد، تغییر فشار بر روی استخوان های carpal هیچ گونه regularity نشان نداد
[ترجمه گوگل]هنگامی که لانتان قطع شد، تغییر استرس در استخوان های استخوانی منظم نبود

13. Conclusion High frequency ultrasound is of high diagnostic value in cubital and carpal tunnel syndrome.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری فراصوت با فرکانس بالا، از ارزش تشخیصی بالا در syndrome تونل cubital و carpal است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اولتراسوند فرکانس بالا از نظر تشخیصی بالا در سندرم تونل cubital و carpal است

14. Conclusion Our data indicate that all of the three methods for estimation of the carpal bone age are useful in diagnosis of IPP. TW2CH and TW3 methods appear to be superior to TW2 method.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری داده های ما نشان می دهد که تمامی این سه روش برای تخمین سن استخوان carpal در تشخیص of مفید هستند به نظر می رسد که روش های TW۲CH و TW۳ نسبت به روش TW۲ برتری دارند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری داده های ما نشان می دهد که تمام سه روش برای برآورد سن استخوان استخوان در تشخیص IPP مفید هستند روش TW2CH و TW3 به نظر می رسد روش برتر TW2 باشد

15. The carpus or wrist bone is actually two sets of four bones. The carpal bones not only join the hand and forearm but also allow a variety of wrist movements.
[ترجمه ترگمان]استخوان مچ یا مچ در واقع دو سری از چهار استخوان است استخوان های carpal نه تنها به دست و ساعد متصل می شوند بلکه به انواع مختلفی از حرکات مچ کمک می کنند
[ترجمه گوگل]استخوان مفاصل یا استخوان مچ در واقع دو مجموعه از چهار استخوان است استخوان های استخوانی نه تنها به دست و ساعد دست می زنند، بلکه به حرکات مختلف مچ دست نیز اجازه می دهند

پیشنهاد کاربران

carpal ( پزشکی )
واژه مصوب: مجرای مچ‏دستی
تعریف: فضای بین استخوان های مچ دست و بافت همبند روی وترهای تاکننده


کلمات دیگر: