1. She heard Tom exchanging good-natured banter with Jane.
[ترجمه ترگمان]شنید که تام به شوخی با جین جر و بحث می کند
[ترجمه گوگل]او شنید که تام در حال تبادل نظر خوش اخلاق با جین است
2. He considered himself a master of witty banter.
[ترجمه ترگمان]خود را استاد of witty می پنداشت
[ترجمه گوگل]او خود را استاد شوخ طبعی شوخ طبع می دانست
3. He suddenly dropped his habitual banter.
[ترجمه ترگمان]ناگهان شوخی های عادی خود را کنار گذاشت
[ترجمه گوگل]او ناگهان هداياي معمولي خود را رها كرد
4. Don't banter her out of her temper.
[ترجمه ترگمان]از کوره در نرو
[ترجمه گوگل]# 39 ؛ او را از خلق و خوی خود غر نزن
5. The conversation segued into banter about the Cup Final.
[ترجمه ترگمان]گفتگو درباره فینال جام به شوخی کشید
[ترجمه گوگل]گفتگو در مورد فینال جام به هلهله کشیده شد
6. She engages in friendly banter with her customers.
[ترجمه ترگمان]او با مشتریان خود به شوخی های دوستانه می پرداخت
[ترجمه گوگل]او با مشتریان خود درگیر تجارب دوستانه است
7. The students exchanged banter with each other.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان به یکدیگر لبخند زدند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان با یکدیگر تبادل نظر کردند
8. The actress exchanged banter with reporters.
[ترجمه ترگمان]این هنرپیشه با خبرنگاران به طنز برخورد کرد
[ترجمه گوگل]این بازیگر زن با خبرنگاران تبادل نظر کرد
9. He enjoyed exchanging banter with the customers.
[ترجمه ترگمان]از مبادله banter با مشتریان لذت می برد
[ترجمه گوگل]او از تبادل نظر با مشتریان لذت می برد
10. What truly grates is the painful banter.
[ترجمه ترگمان] چیزی که واقعا به \"نیکی\" نیاز داره، یه شوخی دردناک است
[ترجمه گوگل]آنچه واقعاً رنده می شود ، فریاد دردناک است
11. This light-hearted banter was amusing, but she mustn't let it get out of hand.
[ترجمه ترگمان]این شوخی خوش قلبی سرگرم کننده بود، اما نباید اجازه می داد که از دستش خلاص شود
[ترجمه گوگل]این سر و صدای سبک و خنده آور سرگرم کننده بود ، اما او نباید #39 ؛ اجازه نمی دهد که آن را از کنترل خارج کنید
12. He also noticed similarities between the banter he made up for between-songs breaks.
[ترجمه ترگمان]او همچنین شباهت هایی بین the که او برای شکستن آهنگ ها ایجاد کرده بود، را نیز مورد توجه قرار داد
[ترجمه گوگل]او همچنین متوجه شباهت هایی بین سر و صدائی شد که برای وقفه های بین ترانه ساخته بود
13. The banter was an excellent sign that the crew were very willing to establish solid cooperation and friendship based on mutual tolerance.
[ترجمه ترگمان]این banter نشانه ای بسیار عالی بود که خدمه مایل به ایجاد هم کاری و دوستی محکم براساس تحمل دو جانبه بودند
[ترجمه گوگل]این ضرب و شتم نشانه عالی بود که خدمه بسیار مایل به ایجاد همکاری و دوستی محکم بر اساس تحمل متقابل بودند
14. And always, along with the banter was affection.
[ترجمه ترگمان]و همیشه، همراه با banter که داشت بهش علاقه داشت
[ترجمه گوگل]و همیشه ، همراه با هتک محبت بود