1. a capable teacher
معلمی لایق
2. guns capable of spitting heavy flak at missiles
توپ هایی که قادرند گلوله های سنگین به سوی موشک ها بیاندازند
3. an order capable of execution
دستور قابل اجرا
4. he is capable of telling a lie
از او بر می آید که دروغ بگوید.
5. humans are capable of thought
انسان ها قادر به تفکر هستند.
6. he is not capable of this
این کار از او بر نمی آید.
7. he was not capable of killing the president
او توانایی کشتن رییس جمهور را نداشت.
8. the poison was capable of killing an elephant in five minutes
زهر می توانست در پنج دقیقه فیلی را بکشد.
9. the sentence is capable of being misinterpreted
امکان دارد که این جمله سو تعبیر شود.
10. these computers are capable of sound and shape discrimination
این کامپیوترها قادر به شناختن فرق بین صدا و شکل می باشند.
11. the city was not capable of withstanding a prolonged siege
شهر قادر نبود که یک محاصره ی طولانی را تحمل کند.
12. Is the claim capable of proof?
[ترجمه ترگمان]ادعا می تونه اثبات کنه؟
[ترجمه گوگل]آیا ادعا میتواند اثبات کند؟
13. Are you capable of climbing that tree?
[ترجمه ترگمان]تو توانایی بالا رفتن از اون درخت رو داری؟
[ترجمه گوگل]آیا شما قادر به بالا رفتن از آن درخت هستید؟
14. These new bullets are capable of inflicting massive injuries.
[ترجمه ترگمان]این گلوله های جدید قادر به وارد کردن آسیب های جدی هستند
[ترجمه گوگل]این گلوله های جدید قادر به ایجاد صدمات عظیم هستند
15. I'm perfectly capable of doing it myself, thank you.
[ترجمه ترگمان]من کاملا توانایی انجام این کار را دارم، متشکرم
[ترجمه گوگل]من کاملا قادر به انجام این کار خودم هستم، متشکرم
16. Love is the thing that we're capable of perceiving that transcends dimensions of time and space.
[ترجمه ترگمان]عشق چیزی است که ما قادر به درک آن هستیم که فراتر از ابعاد زمان و مکان است
[ترجمه گوگل]عشق چیزی است که ما قادر به درک آن هستیم که از ابعاد زمان و فضا عبور می کند
17. They built a robot capable of understanding spoken commands.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک روبات ساختند که قادر به درک دستورها گفتاری بود
[ترجمه گوگل]آنها یک روبات قادر به درک دستورات سخن گفته اند
18. He appeared hardly capable of conducting a coherent conversation.
[ترجمه ترگمان]به زحمت می توانست با او صحبت کند
[ترجمه گوگل]او ظاهرا توانایی مکالمه منسجم را داشت
19. The engineer is capable of handling the problem.
[ترجمه ترگمان]مهندس قادر به رسیدگی به این مشکل است
[ترجمه گوگل]مهندس قادر به حل مشکل است