1. The smart set is/are going to the Caprice restaurant this season.
[ترجمه ترگمان]این مجموعه هوشمندانه در این فصل به رستوران Caprice می رود
[ترجمه گوگل]مجموعه هوشمند / در حال رفتن به رستوران Caprice در این فصل است
2. Don't act on caprice. Study your problem.
[ترجمه ترگمان]از روی هوس کاری نکن مشکلت رو بررسی کن
[ترجمه گوگل]عمل نکردن را انجام دهید مشکل خود را بررسی کنید
3. They subscribe to it not for reasons of caprice, but because eminent judicial authority has reiterated the notion over the years.
[ترجمه ترگمان]آن ها به دلایل دمدمی مزاجی موافق نیستند، بلکه به این دلیل که مرجع قضایی برجسته این مفهوم را در طول سالیان تکرار کرده است
[ترجمه گوگل]آنها به دلایل غبطه خوردن از آن استفاده نمی کنند، بلکه به این دلیل است که مقامات قضایی برجسته در طول سال ها این تصور را تصدیق کرده اند
4. It is a cacophony of caprice and color.
[ترجمه ترگمان]این یک سمفونی ناهماهنگ از دمدمی مزاجی و رنگ است
[ترجمه گوگل]این یک قاچاقچی از اسطوخدوس و رنگ است
5. Human caprice crumbles before this necessity; there can be no human autonomy in the face of technical autonomy.
[ترجمه ترگمان]هوس بشر پیش از این ضرورت نابود می شود؛ هیچ استقلال انسانی در صورت استقلال فنی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]قاچاق انسان قبل از این ضرورت فرو می رود؛ در مواجهه با استقلال فنی، هیچ استقلال انسانی وجود ندارد
6. As Caprice dances we both take a deep breath.
[ترجمه ترگمان]به عنوان dances که هر دو ما نفس عمیقی می کشیم
[ترجمه گوگل]به عنوان Capriice رقص ما هر دو نفس عمیق
7. One day the King in a fit of caprice, sent a message to Kabir to come and sing before him.
[ترجمه ترگمان]یک روز پادشاه با هوس و هوس پیامی به کبیر فرستاد تا بیاید و قبل از او آواز بخواند
[ترجمه گوگل]یک روز پادشاه به تنهایی از کلاهبرداری، پیامی به کابیر فرستاد تا او را ببیند و بخواند
8. To execute any caprice or order of her patients is her chiefest joy and reward.
[ترجمه ترگمان]برای انجام هر هوسی یا سفارش دادن بیماران، بزرگ ترین شادی و پاداش است
[ترجمه گوگل]برای انجام هر گونه جریمه یا سفارش بیماران او اصلی ترین شادی و پاداش است
9. Ada and I agreed that this Caprice about the wind was a fiction.
[ترجمه ترگمان]آدا و من توافق کردیم که این Caprice در مورد باد داستانی تخیلی است
[ترجمه گوگل]آدا و من توافق کردند که این قافیه در مورد باد یک داستان بود
10. He acted not from reason, but from caprice.
[ترجمه ترگمان]او بی دلیل عمل نکرده بود، بلکه از بل هوسی های نا بل خوشش می آمد
[ترجمه گوگل]او از علت عمل نکرد، بلکه از قافیه
11. With a sudden caprice of the wind, the boat was turned over.
[ترجمه ترگمان]قایق با هوسی ناگهانی قایق را فرا گرفت
[ترجمه گوگل]با قدمی ناگهانی باد، قایق تبدیل شد
12. This is also the side of my caprice and restiveness, and still will consist this spirit .
[ترجمه ترگمان]این هم آن طرف هوس و هوس من است، و باز هم این روح را تشکیل خواهم داد
[ترجمه گوگل]این هم بخشی از غرور و توانایی من است و هنوز هم این روح را تشکیل می دهد
13. This week one of London's best-loved restaurants Le Caprice – known for its celebrity clientele and unfussy, comforting food – reopens its door after a refurbishment to celebrate its 30th birthday.
[ترجمه ترگمان]این هفته یکی از بهترین رستوران های لندن لی Caprice معروف به مشتریان معروف و unfussy، غذاهای آرامش بخش است - در پس از یک نوسازی برای جشن گرفتن سی امین سالگرد تولدش، در خود را بازگشایی می کند
[ترجمه گوگل]این هفته یکی از بهترین رستورانهای لندن، لو کاپریس - شناخته شده برای مشتریان مشهور خود و غیرقابل انعطاف، غذای آرامش بخش - بازسازی مجدد خود را پس از بازسازی برای جشن تولد 30 سالگی خود
14. His lack of money was the result of caprice in spending on unnecessary things.
[ترجمه ترگمان]فقدان پول ناشی از دمدمی مزاجی در خرج کردن چیزهای غیر ضروری بود
[ترجمه گوگل]کمبود پول او منجر به خرج کردن هزینه های غیر ضروری بود