کلمه جو
صفحه اصلی

camping site


معنی : اردوگاه

انگلیسی به انگلیسی

• place where one can set up a tent, place in the outdoors where one can make a camp

مترادف و متضاد

اردوگاه (اسم)
camp, campsite, cantonment, campground, camping site

جملات نمونه

1. Because of the popularity of the region, it is advisable to book hotels or camp sites in advance.
[ترجمه ترگمان]به دلیل محبوبیت این منطقه، توصیه می شود که هتل ها یا مکان های اردوگاه را پیشاپیش رزرو کنید
[ترجمه گوگل]به دلیل محبوبیت این منطقه، توصیه می شود که پیش از سفر به هتل ها یا اردوگاه ها رزرو کنید

2. There are all sorts of activities for kids at the camp site.
[ترجمه ترگمان]همه نوع فعالیت برای کودکان در محل اردوگاه وجود دارد
[ترجمه گوگل]انواع فعالیت ها برای بچه ها در محل اردو وجود دارد

3. The students turned to and cleaned up their camping site.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان برگشتند و محل اردو زدن خود را تمیز کردند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان سایت خود را برای کمپینگ انتخاب کرده و تمیز می کنند

4. Camp sites are usually situated along the coast, close to beaches.
[ترجمه ترگمان]این مکان ها معمولا در امتداد ساحل، نزدیک به سواحل قرار دارند
[ترجمه گوگل]مکان های کمپ معمولا در امتداد ساحل، نزدیک به سواحل قرار دارند

5. But luckily for golf this was cancelled when the land was ear-marked for a camp site instead.
[ترجمه ترگمان]اما خوشبختانه برای بازی گلف این کار زمانی لغو شد که زمین به جای آن برای یک اردوگاه در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]اما خوشبختانه برای گلف این لغو شد، زمانی که زمین جای خود را برای یک مکان اردوگاه مشخص کرد

6. The travellers said that as gypsies the council was obliged by law to give them a camp site.
[ترجمه ترگمان]مسافران گفتند که به عنوان کولی ها، انجمن مجبور شد به آن ها محل اردو کشی بدهد
[ترجمه گوگل]مسافران گفتند که به عنوان کولی ها شورا به موجب قانون مجبور به ارائه یک محل اردوگاه شد

7. Ancient camp sites are still used by people eager to relearn old ways.
[ترجمه ترگمان]هنوز افرادی که مشتاق یادگیری روش های قدیمی هستند از سایت های باستانی استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]سایت های اردوگاه باستان هنوز توسط افراد مشتاق به یادگیری راه های قدیمی استفاده می شود

8. As for Dorrainge's complaints, the camp site they had chosen was very good.
[ترجمه ترگمان]اما راجع به شکایات Dorrainge، محل اردوگاه که انتخاب کرده بودند بسیار خوب بود
[ترجمه گوگل]همانطور که برای شکایات دوررینگه، محل اردوگاه آنها انتخاب شده بود بسیار خوب بود

9. They also patrol camp sites and parking and picnic places.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین مکان های اردوگاه و محل پارک و پیک نیک را گشت می زنند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین اردوگاه ها و مکان های پارکینگ و پیک نیک را گشت می زنند

10. There are good fish restaurants and a recently opened camp site with full facilities.
[ترجمه ترگمان]رستوران های خوبی وجود دارند و یک محوطه کمپ تازه باز شده با امکانات کامل
[ترجمه گوگل]رستوران های خوب ماهی و یک اردوگاه اخیرا با امکانات کامل وجود دارد

11. The park has caravan and camping sites available for visitors but you need to book as it is a Bank Holiday weekend.
[ترجمه ترگمان]این پارک مکان های کاروان و چادر در دسترس برای بازدیدکنندگان دارد اما شما باید آن را به عنوان یک تعطیلات آخر هفته رزرو کنید
[ترجمه گوگل]پارک دارای مکان های کاروان و کمپینگ برای بازدید کنندگان است اما شما باید به عنوان یک تعطیلات آخر هفته بانک رزرو کنید

12. We plan to stay at two different camping site and explore from there.
[ترجمه ترگمان]ما قصد داریم در دو اردوگاه مختلف چادر بمانیم و از آنجا کشف کنیم
[ترجمه گوگل]ما قصد داریم در دو مکان مختلف کمپینگ اقامت داشته باشیم و از آنجا به آنجا برویم

13. They are at camping site. They are showing their things to each other.
[ترجمه ترگمان]آن ها در محل اردو زدن هستند آن ها همه چیز خود را به هم نشان می دهند
[ترجمه گوگل]آنها در محل اردوگاه هستند آنها چیزهای خود را به یکدیگر نشان می دهند

14. We stopped for a fortnight at a camping site on the southern shore of that lake.
[ترجمه ترگمان]دو هفته در محل اردو در ساحل جنوبی دریاچه توقف کردیم
[ترجمه گوگل]ما برای دو هفته در محل کمپینگ در ساحل جنوبی این دریاچه متوقف شدیم


کلمات دیگر: