1. carnality and godliness do not go together
شهوت پرستی با خداپرستی جور در نمی آید.
2. Leave the clutter of vain carnality behind and get on the narrow way. Remember this, in the "real world" the losers get eternal life, whereas the winners go to Hell.
[ترجمه ترگمان]خرت و پرت of را پشت سر بگذارید و راه باریک را پیش بگیرید این را به خاطر داشته باشید، در دنیای واقعی، بازندگان زندگی ابدی را به دست می آورند، در حالی که برندگان به جهنم می روند
[ترجمه گوگل]پشت سر گذاشتن جسد بیهوده را ترک کنید و راه باریکی بگیرید به یاد داشته باشید که در 'دنیای واقعی' بازندگان زندگی ابدی را تجربه می کنند، در حالی که برندگان به جهنم می روند
3. Rodin's depiction insists on the carnality of love. So do Hogarth's paired paintings Before and After.
[ترجمه ترگمان]تصویر Rodin بر the عشق پافشاری می کند بدین ترتیب هوگارت، نقاشی را قبل و بعد از آن انجام دهید
[ترجمه گوگل]تصویر Rodin اصرار بر تمسخر عشق است بنابراین نقاشیهای زوج هگارت قبل و بعد را انجام دهید
4. Bernard would lie awake for hours waging his nightly battle with carnality, slapping it down, groaning.
[ترجمه ترگمان]برنارد بر نار ساعت ها با شهوت مبارزه می کرد و آن را به زمین می کوفت و می نالید
[ترجمه گوگل]برنارد ساعت ها بیدار می ماند و نگرانی شبانه خود را با بدرفتاری می کند، آن را می سوزاند و می سوزاند
5. Note the author of it: "The LORD thy God. " He alone can deal effectually with our heart and take away its carnality and pollution.
[ترجمه ترگمان]به نویسنده آن توجه داشته باشید: \" خداوند تو را تنها و تنها می تواند با قلب ما مقابله کند و carnality و آلودگی آن را باخود ببرد
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که نویسنده آن 'خداوند، خدایت تو 'او تنها می تواند با قلب ما مقابله و مقابله و آلودگی آن را
6. Shelley Rice describes Kuhn's Brazil as "mobile, never fixed; it moves back and forth between wilderness and civilization, between carnality and oblivion, fecundity and decay. "
[ترجمه ترگمان]شلی رایس نام کوهن را به عنوان \"تلفن همراه\" توصیف می کند، که هیچ گاه ثابت نمی ماند؛ در میان طبیعت و تمدن، بین carnality و فراموشی، باروری و پوسیدگی، به جلو و جلو حرکت می کند \"
[ترجمه گوگل]شلی رایس، برنز کوهن را 'تلفن همراه، هرگز ثابت نمی کند؛ آن را بین بیابان و تمدن، بین خلط و فراموشی، باروری و فروپاشی، به عقب و جلو حرکت می دهد '
7. Dear God, let me find something between my actors that will make the audience forget the carnality, or at least put it into some kind of spiritual perspective.
[ترجمه ترگمان]خدای عزیز، اجازه بدهید چیزی بین actors پیدا کنم که شنوندگان را فراموش کنند، یا حداقل آن را به نوعی دیدگاه معنوی تبدیل کنند
[ترجمه گوگل]خداوند متعال، اجازه دهید چیزی بین بازیگران من پیدا کنم که تماشاگر را فراموش کند و یا حداقل آن را به نوعی دیدگاه معنوی تبدیل کند
8. Beware of the religion which consists in putting on a thin slice of godliness over a mass of carnality !
[ترجمه ترگمان]از مذهب حذر باشید که بر روی توده نازکی از godliness بر روی توده ای از carnality قرار دارد!
[ترجمه گوگل]مراقب باشید از دین که شامل قرار دادن برش نازک از خداحافظی بیش از یک توده بدنی است!
9. He is there to educate you in the ways of carnality, and before the night is out he teaches you all of his little tricks. . .
[ترجمه ترگمان]او آنجا است تا شما را در راه های of آموزش دهد، و قبل از اینکه شب بگذرد، او همه حقه های کوچک خود را به شما یاد می دهد
[ترجمه گوگل]او در آنجا است تا شما را در مسیرهای بدرفتاری آموزش دهد و قبل از شب او همه ترفندهای کوچک خود را به شما آموزش دهد