1. barbecue ribs
دنده ی (گاو) بریان شده
2. barbecue the meat for only five minutes
گوشت را فقط پنج دقیقه کباب کن.
3. last night, i went to a barbecue
دیشب به مهمانی رفتم که در آن کباب سرو می شد.
4. Adjust the heat of the barbecue by opening and closing the air vents.
[ترجمه ترگمان]گرما کبابی را با باز کردن و بستن دریچه هوا را مرتب می کنم
[ترجمه گوگل]با باز و بستن دریچه های هوا گرمای کباب را تنظیم کنید
5. I put another steak on the barbecue.
[ترجمه Kimia] من چند تکه ی گوشت دیگر را روی باربیکیو گذاشتم
[ترجمه یونس عزیزی] یک تکه گوشت دیگر را روی منقل کباب گذاشتم.
[ترجمه ترگمان] یه استیک دیگه رو توی مهمونی کباب کردم
[ترجمه گوگل]یک استیک دیگر روی کباب پز گذاشتم
6. The chef at the barbecue looked up from his labours; he was sweating.
[ترجمه ترگمان]سرآشپز که در جشن کباب شده بود سرش را بلند کرده بود و عرق می ریخت
[ترجمه گوگل]سرآشپز در کباب کردن از زحمات خود نگاه کرد عرق کرده بود
7. We can't calculate on good weather for the barbecue.
[ترجمه ترگمان]نمی توانیم روی آب و هوای خوب برای کباب حساب کنیم
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم آب و هوای خوب را برای کباب کردن محاسبه کنیم
8. We had a barbecue on the beach.
[ترجمه ترگمان] یه کباب توی ساحل داشتیم
[ترجمه گوگل]ما در ساحل کباب کردیم
9. In the evening there was a barbecue, with the whole village joining in the fun .
[ترجمه ترگمان]شب مهمانی کباب شده بود و تمام دهکده در حال تفریح و تفریح بود
[ترجمه گوگل]در شب کبابی بود که کل روستا به آن مشغول بود
10. Don'tspill too much fat on the barbecue as it could flare up.
[ترجمه ترگمان]اینقدر چاق نباش که توی مهمونی کباب بشی چون ممکنه همه چی رو به باد بده
[ترجمه گوگل]# 39 ؛ چربی زیادی روی کباب پز بریزید زیرا می تواند شعله ور شود
11. We're having a barbecue next Saturday, weather permitting.
[ترجمه ترگمان]روز شنبه آینده ما داریم کباب می خوریم و آب و هوا را از هم جدا می کنیم
[ترجمه گوگل]ما #39 ؛ شنبه آینده کباب می کنیم ، اگر هوا اجازه دهد
12. If the weather's fine, we'll barbecue in the ranch.
[ترجمه ترگمان]اگه هوا خوب باشه، توی مزرعه کباب می کنیم
[ترجمه گوگل]اگر آب و هوای #39 خوب باشد ، ما #39 ؛ در مزرعه کباب خواهیم کرد
13. Rain is the kiss of death for a barbecue.
[ترجمه ترگمان]باران بوسه مرگ است
[ترجمه گوگل]باران برای کباب بوسه مرگ است
14. The barbecue won't be ready until the flames have died down and the charcoal is glowing.
[ترجمه ترگمان]کباب تا وقتی که شعله های آتش فروکش نکند، کباب حاضر نخواهد شد و زغال بر افروخته می شود
[ترجمه گوگل]کباب پز برنده شماره 39 نیست ؛ آماده باشید تا زمانی که شعله های آتش خاموش شود و زغال درخشان باشد
15. In the evening there is a barbecue dinner around the camp fire, followed by a presentation of Meo dances.
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر یک مهمانی کباب در اطراف آتش اردوگاه برگزار می شود و پس از آن نمایش رقص های Meo برگزار می شود
[ترجمه گوگل]عصر یک شام کباب در اطراف آتش اردوگاه برگزار می شود و به دنبال آن ارائه رقص های Meo