1. dehumidifiers dehumidify and cool the air
دستگاه های رطوبت زدا هوا را نم گیری و خنک می کنند.
2. The dehumidify function that bath towel of this kind of electric heat wears can raise the intimacy of the bathroom considerably, can restrain mildew gas, humidity effectively.
[ترجمه ترگمان]تابع dehumidify که حوله حمام این نوع از گرما را می توان از آن استفاده کرد می تواند صمیمیت حمام را به طور قابل توجهی افزایش دهد، و می تواند از گاز کپک و رطوبت به طور موثر جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]عملکرد رطوبت ساز که حوله حمام از این نوع گرما الکتریکی می پوشد می تواند صمیمی حمام را به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهد، می تواند گاز قهوه ای، رطوبت موثر را محدود کند
3. Seasonable dehumidify, alleviate low pressure is anoxic state.
[ترجمه ترگمان]seasonable dehumidify، با کم کردن فشار کم، حالت anoxic است
[ترجمه گوگل]رطوبت زدایی، کاهش فشار پایین، وضعیت بی هوازی است
4. The following efficacy of bamboo-charcoal:high absorption, dehumidify, deodorization, negative ion and far-infrared ray were used in various pillows to improve our living quality.
[ترجمه ترگمان]تاثیر زیر خاکستر بامبو: جذب بالا، dehumidify، deodorization، یون منفی و اشعه مادون قرمز دور از مادون قرمز در pillows مختلف برای بهبود کیفیت زندگی ما مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]کارایی زیر زغال چوب بامبو: جذب بالا، رطوبت، دئودورانت، یون منفی و اشعه دور مادون قرمز در بالش های مختلف برای بهبود کیفیت زندگی ما استفاده می شود
5. Cure cure often uses the clear heat, dehumidify, alexipharmic, method that raises shade in.
[ترجمه ترگمان]درمان درمان معمولا از گرمای روشن، dehumidify، alexipharmic، و روشی که سایه را ایجاد می کند استفاده می کند
[ترجمه گوگل]درمان درمان اغلب با استفاده از گرمای روشن، رطوبت، روش الکسلیفرم، روش که سایه را افزایش می دهد
6. Microwave heating has strong ability to dehumidify, avoids asphalt degradation that can be caused by exposure to extreme high temperature and improve the efficiency of regeneration.
[ترجمه ترگمان]گرمایش مایکروویو، توانایی قوی برای dehumidify دارد، از تخریب آسفالت که می تواند ناشی از قرار گرفتن در معرض دمای شدید بالا و بهبود بهره وری تجدید حیات باشد، اجتناب می کند
[ترجمه گوگل]گرمایش مایکروویو توانایی قوی برای رطوبت را دارد، از تخریب آسفالت جلوگیری می کند که می تواند به علت قرار گرفتن در معرض دمای شدید بالا و بهبود بهره وری بازسازی باشد
7. Current, home has 3 kinds of dry kind roughly, namely dehumidify of low tepid pump steam high temperature is dry, dry heat with report dry.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، خانه سه نوع خشکی خشک دارد، یعنی dehumidify از پمپ آب ولرم با دمای بالا خشک، خشک و خشک با گزارش خشک است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، خانه دارای 3 نوع خشک به طور تقریبا، یعنی رطوبت کم پمپ دمنده بخار حرارت بالا خشک و حرارت خشک با گزارش خشک است
8. The system can automatically fill in fresh air for dehumidify and prevention of negative pressure higher than designed in the cabin when testing.
[ترجمه ترگمان]سیستم می تواند به طور اتوماتیک هوای تازه را برای dehumidify و جلوگیری از فشار منفی بالاتر از طراحی در کابین خلبان در هنگام آزمایش، پر کند
[ترجمه گوگل]این سیستم می تواند به صورت خودکار هوا را برای رطوبت و پیشگیری از فشار منفی بالاتر از طراحی شده در کابین در هنگام آزمایش آزمایش کند
9. The main function of the controller: make heat, make cool, dehumidify, rotation fan, auto run, timing run, auto defrost, sleeping run and so on is also presented.
[ترجمه ترگمان]وظیفه اصلی کنترل کننده: ایجاد گرما، ایجاد حرارت، خنک کردن، چرخش خودکار، دویدن خودکار، دویدن خودکار، دویدن خودکار، دویدن خودکار و غیره نیز ارائه شده است
[ترجمه گوگل]عملکرد اصلی کنترل کننده: ایجاد حرارت، خنک کردن، رطوبت، چرخش فن، رانندگی اتوماتیک، زمانبندی، یخ زدایی اتوماتیک، اجرای خواب و غیره نیز ارائه شده است
10. Results634 species of wild plants are growing in this area, of which 396 species are capable of resolving heat, detoxifcation, dispelling wind-evil and dehumidify.
[ترجمه ترگمان]گونه های Results۶۳۴ گیاهان وحشی در این منطقه در حال رشد هستند که ۳۹۶ گونه از آن قادر به حل گرما، detoxifcation، باطل کردن باد - شرارت و dehumidify هستند
[ترجمه گوگل]نتایج 634 گونه از گیاهان وحشی در این منطقه رو به رشد است، که 396 گونه قادر به حل کردن گرما، سم زدایی، تخریب زباله های بادی و ریزش مو هستند
11. The use of auxiliary heating groups, installed besides the hopper allows to dehumidify simultaneously different types of materials that require different temperatures.
[ترجمه ترگمان]استفاده از گروه های گرمایش کمکی، علاوه بر این قیف اجازه می دهد تا به طور همزمان انواع مختلفی از مواد را که نیاز به دماهای مختلف دارند، دفع کند
[ترجمه گوگل]استفاده از گروه های کمکی کم، نصب شده در کنار قیف اجازه می دهد تا به طور همزمان انواع مختلفی از مواد را که نیاز به دمای متفاوت دارند، رطوبت دهند
12. The utility model relates to a dehumidification device, in particular to a dehumidifier that is used to dehumidify the clothes, which comprises a housing, a base and an upper cover.
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی به یک دستگاه dehumidification، به ویژه به a مربوط است که برای پوشش دادن لباس ها، که شامل یک خانه، یک پایه و یک پوشش فوقانی است، به کار می رود
[ترجمه گوگل]مدل ابزار مربوط به یک دستگاه رطوبت، به ویژه رطوبت گیر است که برای رطوبت کردن لباس استفاده می شود که شامل یک مسکن، یک پایه و یک پوشش بالایی است
13. A fluid, such as water, is chilled and provided to a cooling coil to cool and dehumidify air passing over the cooling coil.
[ترجمه ترگمان]سیال، مانند آب سرد و سرد است و برای خنک کردن هوای سرد و سرد از سیم پیچ سرد به یک سیم پیچ خنک کننده کمک می کند
[ترجمه گوگل]یک مایع، مانند آب، سرد می شود و به یک کویل خنک کننده خنک می شود تا رطوبت هوا را از طریق کویل خنک نگهداری کند
14. Chengdu serves as southern city, the condition of laid floor is close friends than northern city, basically adopt the method such as ventilated, dehumidify can.
[ترجمه ترگمان]چنگدو به عنوان شهر جنوبی عمل می کند، که شرایط زمین نشستن دوستان نزدیک از شهر شمالی است، که اساسا روشی مانند تهویه مناسب را اتخاذ می کنند
[ترجمه گوگل]چنگدو به عنوان شهر جنوبی عمل می کند، شرایط طبقه بندی شده دوست نزدیک تر از شهر شمالی است، اساسا روش هایی مانند تهویه مناسب و رطوبت را می پذیرد