کلمه جو
صفحه اصلی

capuchin


معنی : جامه باشلق دار زنانه
معانی دیگر : عضو دسته ی راهبان کاپوچین (friars minor capuchin) که بخشی از گروه بزرگتر راهبان فرانسیسکان است، (c کوچک) ردای کلاه سرخود (زنانه)، با شلق، مانتو کلاهدار، راهب باشلق پوش، راهب کبوشی

انگلیسی به فارسی

جامه باشلق‌دار زنانه، راهب باشلق‌پوش، راهب کبوشی


کاپوچین، جامه باشلق دار زنانه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a Central or South American monkey with a nearly bare face and a crown of hair that resembles a monk's hood.

(2) تعریف: (cap.) a Roman Catholic monk belonging to a branch of the Franciscan order whose members observe strict vows of poverty and austerity.

(3) تعریف: a hooded cloak, formerly worn by women.

• franciscan monk

مترادف و متضاد

جامه باشلق دار زنانه (اسم)
capuchin

جملات نمونه

1. Woolly monkeys and howlers, spider monkeys and capuchins, tamarins and marmosets scramble around one another reaching for the fruit.
[ترجمه ترگمان]میمون ها و howlers و میمون ها و میمون ها و capuchins و tamarins و tamarins و marmosets و marmosets دور هم جمع می شوند تا به میوه برسند
[ترجمه گوگل]میمون های پشمالو و شترمرغ، میمون های عنکبوت و کاپوچین ها، تامارین ها و مارمولک ها تقریبا یکدیگر را به سوی میوه می کشند

2. A Capuchin religious procession passed by.
[ترجمه ترگمان]یک دسته مذهبی کاپوسن از آن گذشته
[ترجمه گوگل]فرقه مذهبی کاپوچین به تصویب رسید

3. Like, there was this little capuchin monkey named Crystal, and then [after seeing the film] 'Whoa, that's Adam Sandler, ''' laughs Dawson.
[ترجمه ترگمان]مثلا، یه میمون کوچولو اسمش \"کریستال\" بود و بعد از دیدن فیلم \"واو،\" آدام هانت \"، به داوسن رسید\"
[ترجمه گوگل]مثل این میمون کوچکی کوچک به نام کریستال بود، و سپس [بعد از دیدن فیلم] 'اوه، این آدام سندلر،' 'می خندد داوسون

4. Gallery: Tropical Forest Wildlife Baby white - faced capuchin monkeys play in a Costa Rican forest.
[ترجمه ترگمان]گالری: کودکان بومی جنگل های گرمسیری Baby - در جنگلی Costa بازی می کنند
[ترجمه گوگل]گالری حیات وحش جنگل گرمسیری میمونهای سفیدپوست سفیدپوستان در جنگل کاستاریکا بازی می کنند

5. The researchers suggest that capuchin monkeys, like humans, are guided by social emotions.
[ترجمه ترگمان]محققان پیشنهاد می کنند که میمون های capuchin مانند انسان ها به وسیله احساسات اجتماعی هدایت می شوند
[ترجمه گوگل]محققان نشان می دهند که میمونهای کاپوچین، مانند انسان، از طریق احساسات اجتماعی هدایت می شوند

6. The researchers found that the capuchins treated the marmoset, who they named Fortunata, just like an infant capuchin.
[ترجمه ترگمان]محققان دریافتند که the با the، که آن ها را Fortunata، درست مثل یک نوزاد capuchin نامیده اند، رفتار کردند
[ترجمه گوگل]محققان دریافتند که قوزک ها با استفاده از مارموست، که به نام Fortunata نامیده می شوند، درست مانند یک Capuchin نوزاد است

7. She added that it was surprising that capuchin monkeys appeared to respond to these cues, because the species is not known for using communication based on smell.
[ترجمه ترگمان]او اضافه کرد که شگفت انگیز است که میمون های capuchin به این نشانه ها پاسخ می دهند، چون این گونه ها برای استفاده از ارتباط براساس بو شناخته نمی شوند
[ترجمه گوگل]او اضافه کرد که شگفت آور بود که میمون های کاپوچین به این نشانه ها واکنش نشان می دادند، زیرا این گونه برای ارتباط با بوی شناخته شده نیست

8. Baby white - faced capuchin monkeys play in a Costa Rican rain forest.
[ترجمه ترگمان]میمون های سفید پوست capuchin توی جنگل های بارونی دارن بازی میکنن
[ترجمه گوگل]میمون های سفالی سفید با موی سفید در یک جنگل بارانی کاستاریکا بازی می کنند

9. The name comes from the Capuchin friars, possibly referring to the colour of their brown cover, surrounded by a ring of coif.
[ترجمه ترگمان]این نام از راهبان کاپوسن، که احتمالا به رنگ پوشش قهوه ای خود، که با حلقه ای از coif احاطه شده است، می آید
[ترجمه گوگل]این نام از سرخپوشان کاپوچین می آید، احتمالا اشاره به رنگ قهوه ای آنها است که توسط حلقه ای از کایف احاطه شده است

10. A golden capuchin monkey, discovered in 200 survives only in a 200-hectare remnant of forest surrounded by sugar plantations.
[ترجمه ترگمان]میمون طلایی golden که در سال ۲۰۰ کشف شد، تنها در یک باقیمانده جنگلی ۲۰۰ هکتاری که توسط کشتزارهای شکر احاطه شده است، جان سالم به در برده است
[ترجمه گوگل]یک میمون کوچولوش طلایی که در سال 200 کشف شد، تنها در یک بقای 200 هکتار جنگل احاطه شده توسط کاشت های شکر جان سالم به در برده است

11. Capuchin monkeys have what at first glance appears to be an odd habit: they urinate onto their hands then rub their urine over their bodies into their fur.
[ترجمه ترگمان]این monkeys Capuchin است که در نگاه اول یک عادت عجیب به نظر می رسد؛ آن ها روی دستشان ادرار می کنند و urine را روی bodies می گذارند
[ترجمه گوگل]میمون های کاپوچین آنچه در نگاه اول ظاهرا عادت عجیب و غریبی است که بر روی دست ها ادرار می کنند، سپس ادرار خود را بر روی بدن خود به پوست خود می اندازند

12. "Female capuchin monkey brains react differently to the urine of adult males than to urine of juvenile males, " said Dr Phillips.
[ترجمه ترگمان]دکتر فیلیپس می گوید: \" مغز میمون زن نسبت به ادرار مردان بالغ واکنش متفاوتی نسبت به ادرار مردان بالغ دارد \"
[ترجمه گوگل]دکتر فیلیپس گفت: 'مغز میمون کاپوچین خانم نسبت به ادرار مردان نوجوان نسبت به ادرار مردان بالغ واکنش نشان می دهد

13. The researchers studied the behavior of female brown capuchin monkeys. They look cute.
[ترجمه ترگمان]محققان رفتار میمون ها زن قهوه ای زن را مورد مطالعه قرار دادند آن ها جذاب به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]محققان مطالعه رفتار میمونهای قهوه ای قهوه ای زن را بررسی کردند آنها زیبا نگاه می کنند

پیشنهاد کاربران

نوعی میمون که سر و بازوها سفید و بدن آن مشکی است. capuchin monkey


کلمات دیگر: