1. a capricious market
بازار بی ثبات
2. in march the weather became capricious again
در ماه مارس هوا دوباره متغیر شد.
3. the people's support for him was very capricious
حمایت مردم از او از روی هوس بود.
4. Those allowed to be capricious Scalled youth.
[ترجمه ترگمان]کسانی که اجازه داشتند جوان دمدمی مزاجی باشند
[ترجمه گوگل]کسانی که مجبور به جلب رضایت جوانان شدند
5. The novelist characterizes his heroine as capricious and passionate.
[ترجمه ترگمان]نویسنده قهرمان زن خود را به عنوان هوس و هوس و هوس نشان می دهد
[ترجمه گوگل]رماننویس قهرمان او را به عنوان فریبنده و پرشور توصیف می کند
6. He was a cruel and capricious tyrant.
[ترجمه ترگمان]او ظالم و دمدمی مزاجی بود
[ترجمه گوگل]او یک ستمکار بی رحمانه و فریبنده بود
7. The Union accused Walesa of being capricious and undemocratic.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه walesa را به capricious و غیردموکراتیک متهم کرد
[ترجمه گوگل]اتحادیه والسا را متهم کرد که فریبکارانه و غیر دموکراتیک است
8. She was as capricious as her mother had been.
[ترجمه ترگمان]او به اندازه مادرش بل هوس و دمدمی بود
[ترجمه گوگل]او همانطور که مادرش بود، فریبنده بود
9. I revelled in the capricious vegetation wrought in iron - even the sound of water running in the urinals was pleasing.
[ترجمه ترگمان]از درون پوشش گیاهی بل هوس که در آهن به کار افتاده بود لذت می بردم، حتی صدای آبی که در the جاری می شد لذت بخش بود
[ترجمه گوگل]من در پوشش گیاهی فاسد شده در آهن نشان دادم - حتی صدای آب در حال عبور از رگهای خونی بود
10. A capricious and malevolent spirit, thing of shadows.
[ترجمه ترگمان]یک روح هوس آلود و شیطانی، چیز سایه ها
[ترجمه گوگل]یک روحیه فاسد و بدخواه، چیزی از سایه
11. His feet turned capricious, slipping off at odd angles.
[ترجمه ترگمان]پاهایش کج و معوج شد و از زاویه عجیبی لغزید
[ترجمه گوگل]پاهای خود را فریب داد و از زوایای عجیب بیرون زد
12. The capricious and flighty Colette continued to see De Morny occasionally until the first world war.
[ترجمه ترگمان]کو لت capricious و flighty بار دیگر به دیدن De تا اولین جنگ جهانی ادامه داد
[ترجمه گوگل]Colette فریبنده و پر سر و صدا به طور مداوم تا زمانی که جنگ جهانی اول ادامه یافت De Morny
13. His wife is very capricious.
[ترجمه ترگمان]زنش خیلی دمدمی مزاج است
[ترجمه گوگل]همسرش بسیار فریبنده است
14. For instance, if environmental changes are capricious, the animal's migration viewed in isolation will also be capricious.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، اگر تغییرات محیطی capricious باشند، مهاجرت حیوانی که به انزوا نگاه می کند نیز دمدمی مزاج خواهد بود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اگر تغییرات محیطی فریب خورده باشد، مهاجرت حیوان به طور جداگانه مشاهده خواهد شد
15. They want continuity of policy, not capricious or arbitrary decisions.
[ترجمه ترگمان]آن ها خواستار تداوم سیاست، نه تصمیمات capricious و یا خودسرانه هستند
[ترجمه گوگل]آنها پیوسته سیاست را دنبال می کنند، نه تصمیمات فریبکارانه و خودسرانه
16. They had indulged them with a capricious dominion, sometimes over the one, sometimes over the other object of desire.
[ترجمه ترگمان]آنان با تسلط هوس آلودی به آنان تسلط یافته بودند، گاه بر سر یکی، گاه از سوی دیگر هوس
[ترجمه گوگل]آنها آنها را با حاکمیت فریبکارانه، گاهی اوقات بیش از یک، و گاهی اوقات بیش از دیگری از تمایل، تحمل کرده بود
17. Romantic heroines are often capricious.
[ترجمه ترگمان]قهرمانان سبک رومانتیک اغلب هوس بازی می کنند
[ترجمه گوگل]قهرمانان رمانتیک اغلب فریبنده هستند