کلمه جو
صفحه اصلی

caress


معنی : دلجویی، نوازش، عطوفت، دلنوازی کردن، در اغوش کشیدن
معانی دیگر : (با ملایمت و محبت) دست کشیدن بر، نوازش کردن، ناز کردن، در آغوش گرفتن و بوسیدن، راز و نیاز کردن، مغازله کردن، در آغوش گیری، ماچ و بوسه، (مجازی - در مورد موسیقی و آواز و صدا) روحبخشی، دلنواز بودن

انگلیسی به فارسی

نوازش، دلجویی، دلنوازی کردن، در آغوش کشیدن


نوازش، دلجویی، عطوفت، دلنوازی کردن، در اغوش کشیدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a soft or gentle touching, often to express affection or love.
مترادف: embrace, hug, stroke, touch
مشابه: cuddle, fondling, kiss, massage, pat, rub
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: caresses, caressing, caressed
مشتقات: caressingly (adv.), caresser (n.)
(1) تعریف: to touch or stroke gently, as with affection or love.
مترادف: cuddle, embrace, fondle, hug, pet, stroke
مشابه: feel up, nestle, nuzzle, pat, snuggle, touch

(2) تعریف: to touch as though with affection.
مترادف: embrace, massage

- The water in the lake is so soft it caresses you.
[ترجمه ترگمان] آب دریاچه آن قدر نرم است که شما را نوازش می کند
[ترجمه گوگل] آب در دریاچه آنقدر نرم است که شما را سرزنش می کند

• affectionate touch, kiss
stroke lovingly, kiss softly, embrace
if you caress someone, you stroke them gently and affectionately. verb here but can also be used as a count noun. e.g. ...a loving caress.

مترادف و متضاد

دلجویی (اسم)
affability, appeasement, propitiation, caress, mollification

نوازش (اسم)
caress, blandishment, endearment

عطوفت (اسم)
caress, tenderness, endearment, dearness

دلنوازی کردن (فعل)
caress

در اغوش کشیدن (فعل)
caress

loving touch


Synonyms: cuddle, embrace, endearment, feel, fondling, hug, kiss, pat, pet, petting, snuggle, squeeze, stroke


touch lovingly


Synonyms: bear hug, brush, buss, clinch, clutch, coddle, cosset, cuddle, dandle, embrace, feel, fondle, graze, handle, hug, kiss, make love, massage, mug, neck, nestle, nuzzle, pat, pet, play around, rub, squeeze, stroke, toy


جملات نمونه

The mother caressed the crying girl's hair.

مادر گیسوی دختر گریان را نوازش داد.


1. a loving caress
نوازش عاشقانه

2. a tentative caress
در آغوش گیری دودلانه

3. He tingled with the desire to caress her soft neck, feel her struggling for life beneath the grip of his fingers.
[ترجمه ترگمان]او با میل به نوازش گردن نرم خود به مور مور افتاد و او را احساس کرد که در زیر انگشتان او تقلا می کند
[ترجمه گوگل]او با تمایل به نوازش گردن نرم خود را تکان داد، احساس می کند او تلاش برای زندگی زیر دست انگشتان دست خود را

4. Yet the caress of his meaning was delicate as the first green fronds of spring.
[ترجمه ترگمان]با این همه، نوازش معنایی که به معنی اولین برگ های سبز بهاری بود، ظریف بود
[ترجمه گوگل]با این حال، پرش از معنی او به عنوان اولین برگ سبز بهاری ظریف بود

5. So light a caress to do so much!
[ترجمه ترگمان]پس این قدر دست و پا بزن که این کار و انجام بده!
[ترجمه گوگل]به طوری نجیب زدن به انجام خیلی زیاد!

6. Cameras caress them from every angle.
[ترجمه ترگمان]دوربین ها از هر زاویه آن ها را نوازش می کنند
[ترجمه گوگل]دوربین ها آنها را از هر زاویه ای پریشان می کنند

7. There was no inhuman obscene caress, no acid caking on her flesh.
[ترجمه ترگمان]یک نوع نوازش غیر انسانی در کار نبود، نه اسید روی گوشتش فرورفته بود
[ترجمه گوگل]هیچ پریشانی غیر انسانی وجود نداشت، هیچ گونه اسید پاشیدن بر روی گوشت او وجود ندارد

8. Looming over the Everqueen it reached out to caress her cheek with its claw.
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد تا گونه اش را با چنگال نوازش کند
[ترجمه گوگل]با سر و صدای بیش از Everqueen آن را به پریشختن گونه خود را با پنجه آن

9. My caress provoked a long, guttural gnarl.
[ترجمه ترگمان]نوازش من مکرر و gnarl از گلویش خارج شد
[ترجمه گوگل]پرستش من یک gnarl طولانی، guttural ایجاد کرد

10. But when she tried to caress him, the boy shunned her.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی سعی کرد او را نوازش کند، پسرک از او دوری کرد
[ترجمه گوگل]اما زمانی که او سعی کرد او را پرستش کند، پسر او را ترک کرد

11. Have on parental caress by every means, next issueless pester genu disturbing, everyday carefree, live easily comfortable.
[ترجمه ترگمان]با هر وسیله نوازش والدین خود را نوازش کنید، issueless بعدی باعث آزار و اذیت و آزار و اذیت دیگران می شود و به راحتی زندگی کنید و راحت زندگی کنید
[ترجمه گوگل]به هر وسیله ای در تناسب اندام با والدین، بی عیب و نقص بعدی، هیجان انگیز، بی نظم روزمره، راحت زندگی می کنند

12. Most and intimate caress produce outdoors, roadside, garden, natant bathhouse, unfrequented alley or houseboat to go up, in a few opener countries, also produce outdoors and woods in.
[ترجمه ترگمان]در برخی از کشورهای باز، اغلب نوازش شیرین و دوستانه در فضای باز، باغ، باغ، حمام natant، و یا houseboat برای بالا رفتن، در برخی از کشورها، باز هم در فضای باز و جنگل تولید می شوند
[ترجمه گوگل]لعنتی ترین و شاداب تر، در خارج از منزل، کنار جاده، باغ، حمام ناتانت، کوچه های غیر مسکونی و یا خانه های کوچک برای بالا بردن، در چند کشور درب بازکن، تولید در خارج از منزل و درختان

13. She gave the child a loving caress.
[ترجمه ترگمان]او یک نوازش عاشقانه به کودک داد
[ترجمه گوگل]او کودک را دوست داشتنی لعنتی داد

14. Softly, deftly, music shall caress you.
[ترجمه ترگمان]آهسته، ماهرانه، موسیقی شما را نوازش خواهد کرد
[ترجمه گوگل]به آرامی، با احتیاط، موسیقی باید شما را تسخیر کند

Two lovers were caressing on the park bench.

دو دلداده روی نیمکت پارک ماچ و بوسه می‌کردند.


a loving caress

نوازش عاشقانه


As we entererd the hall, the sound of music and singing caressed our ears.

وارد تالار که شدیم صدای ساز و آواز گوشمان را نوازش داد.


پیشنهاد کاربران

ور رفتن با چیزی

دلنوازی کردن در آغوش نوازش

با عطوفت - عاطفی

نوازش کردن

embrace

لمس کردن


کلمات دیگر: