کلمه جو
صفحه اصلی

canted


معنی : اریبی، دارای سطح شیب دار، یک ورشده
معانی دیگر : کج شده

انگلیسی به فارسی

کج‌شده، یک‌ورشده، دارای سطح شیب‌دار، اریبی


کانت، دارای سطح شیب دار، یک ورشده، اریبی


انگلیسی به انگلیسی

• splayed, leaning, tipped

مترادف و متضاد

اریبی (صفت)
skew, aslant, canted

دارای سطح شیب دار (صفت)
canted

یک ور شده (صفت)
canted

جملات نمونه

1. the ship canted over
کشتی چپه شد.

2. The new building canted over a bit to the left side after the earthquake.
[ترجمه ترگمان]ساختمان جدید پس از زلزله به سمت چپ متمایل می شود
[ترجمه گوگل]ساختمان جدید پس از زلزله بیش از حد کمی به سمت چپ انداخت

3. They canted the boat to repair it.
[ترجمه ترگمان]آن ها قایق را به canted کردند تا آن را تعمیر کنند
[ترجمه گوگل]آنها قایق را برای تعمیر آن انداختند

4. The rideress was canted into the river by the horse.
[ترجمه ترگمان]اسب به کنار اسب به رودخانه فرو رفت
[ترجمه گوگل]سوارکار به سوی رودخانه توسط اسب سوار شد

5. The little boat canted over in the storm.
[ترجمه ترگمان]قایق کوچک در طوفان فرو رفت
[ترجمه گوگل]قایق کوچک در طوفان بیش از حد غرق شد

6. The table was almost canted over by his buttocks.
[ترجمه ترگمان]میز نزدیک بود از روی باسنش به یک سو کج شده باشد
[ترجمه گوگل]میز تقریبا توسط باسن هایش انداخت

7. The ship canted over when it hit the rocks,and sank to the bottom with all its passengers and sailors.
[ترجمه ترگمان]وقتی کشتی به صخره ها برخورد کرد کشتی واژگون شد و با همه مسافران و ملاحان آن به ته دریا فرو رفت
[ترجمه گوگل]کشتی هنگامی که به سنگ ها می افتد، بیش از همه به سمت پایین حرکت می کند و با تمام مسافران و ملوانانش به پایین می افتد

8. The controls are canted toward the driver.
[ترجمه ترگمان]کنترل ها به سمت راننده حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]کنترل ها به سمت راننده حرکت می کنند

9. It maddened him and he canted athwart.
[ترجمه ترگمان]این امر او را دیوانه می کرد و بر خود چیره می شد
[ترجمه گوگل]او را محکوم کرد و او را تنبیه کرد

10. The friends canted so no one could join their conversation.
[ترجمه ترگمان]دوستانش بر این سو و آن سو کج شده بودند و هیچ کس نمی توانست با آن ها سر صحبت را باز کند
[ترجمه گوگل]دوستان می خواستند تا هیچ کس نمی توانست به گفتگو بپیوندد

11. Four nozzles, canted outboard, split the exhaust of the solid rocket motor into four equal tails.
[ترجمه ترگمان]۴ نازل، canted خارجی، اگزوز موتور راکت جامد را به چهار دم مساوی تقسیم می کند
[ترجمه گوگل]چهار نازل، خارج از محور عقب، اگزوز موتور موشک جامد را به چهار دم مساوی تقسیم می کند

12. Many western towns are, in my opinion, canted a little off-center: a tad too hot in summer, or possessing just a bit too much winter.
[ترجمه ترگمان]به نظر من، بسیاری از شهرک های غربی در این شهر کوچک هستند: یک نوزاد در تابستان بیش از حد گرم است و یا در زمستان بیش از حد گرم است
[ترجمه گوگل]بسیاری از شهرهای غربی، به نظر من، کمی دور از مرکز قرار گرفته اند و تابستان بسیار گرم هستند و یا زمستان اندکی دارند

13. They are canted 45 degrees and spaced so that as liquid streams through the channel, any suspended particles skitter into them and deflect to the right.
[ترجمه ترگمان]آن ها ۴۵ درجه و فاصله دارند به طوری که به صورت جریان مایع از طریق کانال، هر ذرات معلق به درون آن ها نفوذ کرده و در سمت راست منحرف می شوند
[ترجمه گوگل]آنها 45 درجه به سمت پایین انداخته می شوند تا به صورت جریان مایع از طریق کانال، هر ذره معلق به آنها نفوذ کند و به سمت راست حرکت کنند

14. The new building canted a bit to the left side after the earthquake.
[ترجمه ترگمان]ساختمان جدید پس از زلزله کمی به سمت چپ متمایل می شود
[ترجمه گوگل]ساختمان جدید پس از زلزله کمی به سمت چپ انداخت


کلمات دیگر: