1. dearly beloved friends
دوستان بسیار گرامی
2. a dearly purchased victory
پیروزی که بسیار گران تمام شده است
3. victory cost them dearly
پیروزی برایشان گران تمام شد
4. his espousal of communism cost him dearly
هواداری او از کمونیسم برایش گران تمام شد.
5. his nonconformity to the traditions of his society cost him dearly
ناهمرنگی او با سنت های جامعه برایش گران تمام شد.
6. i admonished them that any violation of my orders would cost them dearly
به آنها گوشزد کردم که تخلف از دستوراتم برایشان گران تمام خواهد شد.
7. I would dearly like / love to know what he was thinking.
[ترجمه ترگمان]دوست دارم بدانم او به چه چیزی فکر می کند
[ترجمه گوگل]من خیلی دوست دارم / دوست دارم بدانم که چه فکر می کنم
8. Every mother loves her children dearly.
[ترجمه ترگمان] هر مادری بچه هاش رو خیلی دوست داره
[ترجمه گوگل]هر مادر عزیزم عزیزم
9. She would dearly like to get that job.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی دوست داره که اون شغل رو بگیره
[ترجمه گوگل]او دوست داشت که این کار را بکند
10. James loved her dearly .
[ترجمه ترگمان]جیمز عاشق او بود
[ترجمه گوگل]جیمز عاشق او شد
11. She loved her father dearly.
[ترجمه ترگمان]او پدرش را خیلی دوست داشت
[ترجمه گوگل]او با احترام پدرش را دوست داشت
12. She will be dearly missed by her family and friends.
[ترجمه ترگمان]خانواده و دوستانش خیلی دلش برای او تنگ خواهد شد
[ترجمه گوگل]او خانواده و دوستان خود را از دست خواهد داد
13. They paid dearly for their mistakes.
[ترجمه ترگمان]آن ها تاوان اشتباه خود را پرداختند
[ترجمه گوگل]آنها به خاطر اشتباهاتشان به شدت پرداخت کردند
14. She loves him dearly.
[ترجمه ترگمان]او را خیلی دوست دارد
[ترجمه گوگل]او عاشق اوست
15. She paid dearly for her mistake.
[ترجمه ترگمان] اون تاوان اشتباهش رو داد
[ترجمه گوگل]او به خاطر اشتباه خود با احتیاط پرداخت
16. He drank too much and is paying dearly for it.
[ترجمه ترگمان]بیش از حد مشروب می خورد و از این بابت گران تمام می شود
[ترجمه گوگل]او بیش از حد نوشید و برای آن بهای زیادی پرداخت