کلمه جو
صفحه اصلی

careen


معنی : کج شدن
معانی دیگر : کشتی را روی ساحل به پهلو خواباندن (به منظور تعمیر یا رنگ زدن ته آن)، (کشتی به پهلو خوابیده در ساحل را) تعمیر و درزگیری کردن، یک وری کردن یا شدن، کج شدن یا کردن، (کشتی و غیره) به یک سوخم کردن یا شدن، (به ویژه هنگام حرکت سریع) به این ور و آن ور تمایل پیدا کردن، لمبر خوردن، تلوتلو خوردن

انگلیسی به فارسی

کج شدن


مراقبت، کج شدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: careens, careening, careened
(1) تعریف: esp. of a vehicle, to sway while moving fast, or to move fast and unsteadily.

- The truck careened down the hill looking as if it might topple into the ditch.
[ترجمه ترگمان] کامیون به سرعت از تپه پایین آمد و طوری نگاه کرد که انگار در جوی آب سرنگون می شود
[ترجمه گوگل] کامیون پایین تپه به نظر می رسد به نظر می رسد که آن را به گودال سرازیر می شود

(2) تعریف: of a ship, to sway over to one side, as in a wind.
مشابه: list
فعل گذرا ( transitive verb )
(1) تعریف: to tilt (a ship) on its side for cleaning and repair of the hull.

(2) تعریف: to clean or repair (a ship lying on its side).
اسم ( noun )
مشتقات: careener (n.)
• : تعریف: the act of swaying while in swift forward motion.

• tilt a ship on its side for repairs; tilt; travel at a reckless speed

مترادف و متضاد

کج شدن (فعل)
lean, swerve, heel, slant, tilt, careen, lurch

tilt; move wildly down path


Synonyms: bend, lean, lurch, pitch, sway, tilt


جملات نمونه

1. our orders were to careen and refit
دستوری که به ما داده بودند این بود که (کشتی را) درزگیری و تعمیر کنیم.

2. They careened the fishing boat to repaint the hull.
[ترجمه ترگمان] اونا به قایق ماهیگیری دست می زنن تا بدنه کشتی رو دوباره روشن کنن
[ترجمه گوگل]آنها قایق ماهیگیری را برای بازنشستگی بدنه مراقبت کردند

3. The truck careened around the corner.
[ترجمه ترگمان]کامیون در گوشه و کنار کشتی به حرکت درآمد
[ترجمه گوگل]کامیون در اطراف گوشه حرکت کرد

4. He careened through foreign territories on a desperate kind of blitz.
[ترجمه ترگمان]به گونه ای نومید از میان سرزمین های بیگانه خم می شد
[ترجمه گوگل]او از طریق سرزمین های خارجی به نوعی ناامید کننده از رعد و برق

5. The car careened around the corner.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل به سرعت در گوشه خیابان به حرکت درآمد
[ترجمه گوگل]ماشین در اطراف گوشه مراقب بود

6. The driver lost control and the car careened down the hill.
[ترجمه ترگمان]راننده کنترل خود را از دست داد و ماشین به طرف پایین تپه کج شد
[ترجمه گوگل]راننده کنترل را از دست داد و ماشین به تپه افتاد

7. The muddy road careened the truck.
[ترجمه ترگمان]جاده گل آلود به طرف کامیون سرازیر شد
[ترجمه گوگل]جاده گلدان کامیون را ترسیم کرد

8. He stood to one side as they careened past him.
[ترجمه ترگمان]همان طور که به کنار او خم شده بودند، کنار یک طرف ایستاد
[ترجمه گوگل]او در حالی که مراقب گذشته بود، ایستاد

9. Beams and crackling wood careened down.
[ترجمه ترگمان]پرتوه ای و ترق چوب به پایین خم می شوند
[ترجمه گوگل]پرتوها و چوب تراشیده شده اند

10. Green spots careened off its glossy hide.
[ترجمه ترگمان]خطوط سبز رنگ براق آن را کج کرده بودند
[ترجمه گوگل]لکه های سبز از پنهان براق خود مراقبت می کنند

11. Then he careened after it, diving past other players.
[ترجمه ترگمان]سپس به دنبال آن خم شد و از کنار بازیکنان دیگر جست زد
[ترجمه گوگل]سپس او پس از آن مراقب بود، غواصی دیگر بازیکنان گذشته

12. The United States appeared to be careening out of control and television recorded every conflagration and confrontation without respite night after night.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که ایالات متحده در هر آتش سوزی و رویارویی بدون وقفه پس از شب، کنترل و کنترل خود را از دست داده است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که ایالات متحده از کنترل خارج می شود و تلویزیون هر گونه آتش سوزی و مقابله بدون شب یلدا را پس از شب ثبت می کند

13. Five minutes passed and several police cars careened by. long black arms swung threateningly at the parked cars.
[ترجمه ترگمان]پنج دقیقه گذشت و چندین اتومبیل پلیس به کشتی آمد بازوان بلند و سیاهش با حالتی تهدیدآمیز در اتومبیل های پارک شده قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]پنج دقیقه گذشت و چندین خودروی پلیس به وسیله ی آن ها مراقبت می شد سلاح های طولانی سیاه و سفید در تهدید به ماشین های پارک شده چرخان

14. The oxidants careen about, binding to and disrupting the membranes, proteins, DNA and other cell structures that make your body work.
[ترجمه ترگمان]The careen در مورد، اتصال به و مختل کردن غشا، پروتئین ها، DNA و دیگر ساختارهای سلولی که بدن شما را می سازند را مختل می کند
[ترجمه گوگل]اکسیدان ها در مورد، اتصال به غشاهای غشایی، پروتئین ها، DNA و دیگر ساختارهای سلولی که بدن شما را به کار می اندازند، مراقبت می کنند

Our orders were to careen and refit.

دستوری که به ما داده بودند این بود که (کشتی را) درزگیری و تعمیر کنیم.


The damaged ship suddenly careened left.

کشتی آسیب‌دیده ناگهان به طرف چپ غلتید.


The boat was careening in the stormy sea.

قایق در دریای توفانی لمبر می‌خورد.


پیشنهاد کاربران

منحرف شدن


کلمات دیگر: