کلمه جو
صفحه اصلی

dean


معنی : رئیس، ریش سفید، رئیس کلیسا یا دانشکده
معانی دیگر : (دانشکده) رییس، پیشکسوت، مرشد، بزرگ، سالار، مهین، سرپرست نمازخانه ی دانشگاه، سرکشیش (در کلیساهای بزرگ که چند کشیش دارند)، اسم خاص مذکر

انگلیسی به فارسی

رئیس، رئیس کلیسا یا دانشکده، ریش سفید


دین، رئيس، ریش سفید، رئيس کلیسا یا دانشکده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: deanship (n.)
(1) تعریف: a college or university official, responsible for administering a department or office of the institution.

(2) تعریف: a high school or college official who is responsible for administration, counseling, discipline, or extracurricular activities.

(3) تعریف: the head of a group of priests governing a cathedral church.

(4) تعریف: the senior or leading member of some group.

- the dean of American sportswriters
[ترجمه ترگمان] رئیس sportswriters آمریکایی
[ترجمه گوگل] معاون ورزشی نویسندگان آمریکایی

• family name; male first name
head priest; head of a university faculty
a dean in a university or college is an important administrator there.
a dean in a large church is a priest who is its main administrator.

مترادف و متضاد

رئیس (اسم)
provost, principal, superior, head, master, manager, director, superintendent, warden, commander, chief, leader, prefect, premier, headman, premiere, boss, chairman, president, ruler, sheik, sheikh, regent, dean, head master, higher-up, syndic

ریش سفید (اسم)
elder, graybeard, dean, doyen

رئیس کلیسا یا دانشکده (اسم)
dean

leader of institution


Synonyms: administrator, authority, dignitary, doyen, ecclesiastic, guide, lead, legislator, pilot, president, principal, professor, senior, tack


Antonyms: pupil, student


جملات نمونه

1. dean of students
رئیس امور (یا سرپرست) دانشجویان

2. dean of the school of dentistry
رئیس دانشکده ی دندان پزشکی

3. the dean of american poets
بزرگ شاعران امریکا

4. john donne was the dean of st. paul's cathedral
جان دان سرکشیش کلیسای سنت پال بود.

5. The dean beckoned to me to come mearer.
[ترجمه ترگمان]دین با اشاره دست به من اشاره کرد که بیام
[ترجمه گوگل]دین به من زنگ زد و به خدمتگزار رسید

6. The students much like the new dean.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان خیلی شبیه به رئیس جدید هستند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان بسیار شبیه ریاست جدید هستند

7. During his tenure as dean, he had a real influence on the students.
[ترجمه ترگمان]او در طول دوره تصدی خود به عنوان رئیس، نفوذ واقعی بر دانش آموزان داشت
[ترجمه گوگل]در طول دوران ریاست جمهوری وی به عنوان دانشجویان تأثیر واقعی داشت

8. She is the new dean of the Faculty of Social Sciences.
[ترجمه ترگمان]او رئیس جدید دانشکده علوم اجتماعی است
[ترجمه گوگل]او رئیس جدید دانشکده علوم اجتماعی است

9. The dean tasked me to conduct experiments with new teaching methods.
[ترجمه ترگمان]رئیس به من ماموریت داد تا آزمایش هایی را با روش های تدریس جدید انجام دهم
[ترجمه گوگل]دکتر به من وظیفه کرد که با روشهای جدید تدریس تجربه کنم

10. The Dean adjudicates any faculty disputes.
[ترجمه ترگمان] جناب \"دین\" هیچ اختلاف دانشگاهی نداره
[ترجمه گوگل]دین هرگونه اختلاف نظرهای علمی را محکوم می کند

11. The dean cautioned him against being late.
[ترجمه ترگمان]رئیس به او هشدار داد که دیگر دیر شود
[ترجمه گوگل]دین از او دوری کرد

12. Dean produced another bottle and handed it round.
[ترجمه ترگمان]دین بطری دیگری بیرون آورد و آن را به او داد
[ترجمه گوگل]دین یک بطری دیگر تولید کرد و آن را دور برد

13. Another prolific scorer is Dean Saunders.
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از scorer پرکار، دین ساندرز است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از بهترین گلزنان دین سوندرز است

14. Who is the dean of the Foreign Languages Department?
[ترجمه ترگمان]رئیس بخش زبان های خارجه چه کسی است؟
[ترجمه گوگل]معاون اداره زبان های خارجی چه کسی است؟

15. The dean threw out a suggestion.
[ترجمه ترگمان]رئیس یک پیشنهاد را بیرون انداخت
[ترجمه گوگل]دبیر پیشنهادی را پیشنهاد داد

16. I have tremendous respect for Dean.
[ترجمه ترگمان] من به \"دین\" احترام زیادی دارم
[ترجمه گوگل]احترام زیادی برای دین دارم

17. The actor James Dean acquired the status of a cult hero.
[ترجمه ترگمان]این بازیگر، جیمز دین، وضعیت یک قهرمان را به دست آورد
[ترجمه گوگل]بازیگر جیمز دین وضعیت یک قهرمان فرقه را به دست آورد

dean of the school of dentistry

رئیس دانشکده‌ی دندانپزشکی


the dean of American poets

بزرگ شاعران امریکا


dean of students

رئیس امور (یا سرپرست) دانشجویان


John Donne was the dean of St. Paul's Cathedral.

جان دان سرکشیش کلیسای سنت پال بود.


پیشنهاد کاربران

کسی که مدیریت بخش یا رشته تحصیلی خاصی در دانشگاه یا دانشکده به عهده اوست.

رئیس دانشکده
ناظم

ریشه: سردسته گروه ده نفره. برگرفته از واژه دکا به معنی ده.
معنی امروزی سکان دار، ریش سفید، سرپرست، رئیس

کشیش


کلمات دیگر: