کلمه جو
صفحه اصلی

debouchment


معنی : راه خروج
معانی دیگر : (ارتش) برون گستری (رجوع شود به: debouch)، خروجازتنگنا

انگلیسی به فارسی

(ارتش) برون‌گستری (رجوع شود به: debouch)


دهانگاه (دهانه‌ی رود و غیره)، مخرج، برون ریزگاه (debouchure هم می‌گویند)


debouchment، راه خروج


انگلیسی به انگلیسی

• instance of marching from a narrow or confined area into the open

مترادف و متضاد

راه خروج (اسم)
outage, debouchment


کلمات دیگر: