کلمه جو
صفحه اصلی

deglutition


معنی : عمل بلع، قدرت بلع
معانی دیگر : بلع، فروبری، نیرو یا فرایند بلع

انگلیسی به فارسی

عمل بلع، قدرت بلع


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the act or process of swallowing.

• swallowing

مترادف و متضاد

عمل بلع (اسم)
deglutition, swallow

قدرت بلع (اسم)
deglutition

جملات نمونه

1. Swallowing ( or deglutition ): Act that moves food from the mouth to the stomach.
[ترجمه ترگمان]Swallowing (یا deglutition): قانون که غذا را از دهان به شکم منتقل می کند
[ترجمه گوگل]بلع (یا انجماد): قانون که غذا را از دهان به معده منتقل می کند

2. Functions of respiration and deglutition are good but existent hoarseness.
[ترجمه ترگمان]وظایف تنفس و تنفس خوب هستند اما hoarseness موجود هستند
[ترجمه گوگل]توابع تنفس و انعقاد خوبی هستند اما خفگی وجود دارند

3. All the paients rehabilitated deglutition in 10 to 14 days after operation. None presented complication of choke.
[ترجمه ترگمان]همه the deglutition در ۱۰ تا ۱۴ روز پس از عملیات نجات پیدا کردند هیچ یک از این حرف ها پیچیده نبود
[ترجمه گوگل]همه افراد در طی 10 تا 14 روز پس از عمل، دچار انقباض می شوند هیچکدام از عوارض چوکات ارائه نشد

4. Tears of the deglutition, the love that pay, Did you understand? Can take back?
[ترجمه ترگمان]اشک of، عشقی که به آن پول می دهد، فهمیدی؟ می تونی برش گردونی؟
[ترجمه گوگل]اشک دگرگونی، عشقی که پرداخت می کردی، متوجه شدی؟ میتونی بری؟

5. Function of chewing, deglutition, respiration and speech was restored well.
[ترجمه ترگمان]وظیفه جویدن، تنفس، تنفس و سخن گفتن به خوبی برقرار شد
[ترجمه گوگل]عملکرد جویدن، دگرگونی، تنفس و گفتار به خوبی بهبود یافته است

6. Feeling without judgment is a washy draught indeed; but judgment untempered by feeling is too bitter and husky a morsel for human deglutition.
[ترجمه ترگمان]احساس کردن بدون قضاوت یک داروی آبکی و بی مزه است، اما قضاوت درباره این که این لقمه آنقدر تلخ است و نمی تواند قدرت بلع نده را تحمل کند
[ترجمه گوگل]احساس بدون قضاوت، حقیقتا شبیه حقیقت است؛ اما قضاوت بدون ترس از احساس، بیش از حد تلخ و شلخته است، برای خفه کردن انسان

7. Objective : To investigate the effects of recovery training on dysphagia by abnormal deglutition after laryngocarcinoma operation.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثرات آموزش بازیابی بر روی dysphagia توسط deglutition غیر عادی پس از عملیات laryngocarcinoma
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور تعیین تأثیر تمرینات بهبودی بر دیسفاژی با تظاهرات غیر طبیعی پس از عمل لارنگوکارسینومای انجام شد

8. Xerostomia has a significant impact on the patient's speech, deglutition, and sleep(sentence dictionary), and can increase the morbidity of the dental diseases.
[ترجمه ترگمان]Xerostomia تاثیر قابل توجهی بر گفتار بیمار، deglutition، و خواب (فرهنگ لغت)دارد و می تواند میزان شیوع بیماری های دهانی را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]Xerostomia تاثیر قابل ملاحظه ای بر گفتار بیمار، انقراض و خواب (فرهنگ لغت جمله) دارد و می تواند بروز بیماری های دندانی را افزایش دهد

9. Cracks will occur in the region of the thyroid cartilage because of deglutition.
[ترجمه ترگمان]ترک ها به دلیل of در ناحیه غضروف تیرویید رخ خواهند داد
[ترجمه گوگل]در ناحیه غضروف تیروئید به علت انقباض ناگهانی رخ می دهد

10. Xerostomia has a significant impact on the patient?s speech, deglutition, sleep, and increases the morbidity rate of the tooth.
[ترجمه ترگمان]Xerostomia تاثیر قابل توجهی بر بیمار دارد؟ گفتار، deglutition، خواب، و میزان ابتلا به این دندان را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]Xerostomia تاثیر قابل ملاحظه ای در گفتار بیمار، انعقاد خون، خواب و افزایش میزان مرگ و میر دندان دارد

11. Cyst happens at glossal blind aperture below or when around ministry, glossal root ministry can produce deglutition, language and breathing function obstacle because of strut.
[ترجمه ترگمان]cyst در یک دیافراگم کور در پایین یا زمانی رخ می دهد که در اطراف وزارتخانه، وزارت ریشه glossal می تواند مانع از موانع عملکرد زبان، زبان و تنفس بدبو شود
[ترجمه گوگل]کیست در دیافراگم انعکاسی نزدیکتر یا کمتر در اطراف وزارتخانه اتفاق می افتد، وزارت ریشه یونانی می تواند باعث انقباض، زبان و مانع عملکرد تنفس شود

12. Is the inchoate expression of esophagus cancer to have sexual deglutition difficulty?
[ترجمه ترگمان]صورت نامشخصی از سرطان برای جلوگیری از مشکل جنسی وجود داره؟
[ترجمه گوگل]آیا بیان سرطان مری در معرض دشواری زایمان جنسی است؟


کلمات دیگر: