کلمه جو
صفحه اصلی

bastardization


معنی : حرامزادگی، حرامزاده کردن، بدل سازی
معانی دیگر : پستی

انگلیسی به فارسی

حرام‌زادگی، پستی، بدل‌سازی، حرامزاده کردن


بدبختی، حرامزادگی، حرامزاده کردن، بدل سازی


انگلیسی به انگلیسی

• act that humiliates; corruption of a language; act of declaring a person a bastard (also bastardisation)

مترادف و متضاد

حرامزادگی (اسم)
bastardization, bastardy, illegitimacy

حرامزاده کردن (اسم)
bastardization

بدل سازی (اسم)
bastardization

پیشنهاد کاربران

نسخه ی بدلی یا تحریف شده ی هر چیزی

اختلاط نژادی


کلمات دیگر: