کلمه جو
صفحه اصلی

cannon


معنی : توپ، استوانه، لوله، تصادم دو توپ، بتوپ بستن
معانی دیگر : (جنگ افزار) توپ، توپ خودکار هواپیما، (مکانیک) استوانه ای که در درون آن میله ای به دور خود می گردد، حلقه ی ناقوس یا زنگ (که زنگ را از آن می آویزند)، رجوع شود به: cannon bone، با آتش توپ (توپخانه) حمله کردن، به توپ بستن، pl توپ معمولا بصورت اسم جمع، در بیلیارد تصادم دوتوپ

انگلیسی به فارسی

( cannons or cannon . pl ) توپ (به‌طور معمول به‌صورت اسم جمع)، استوانه، لوله، به توپ بستن، (در بیلیارد)برخورد دو توپ


توپ، استوانه، لوله، تصادم دو توپ، بتوپ بستن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: cannon, cannons
(1) تعریف: a large mounted gun for firing heavy shells.
مشابه: gun

(2) تعریف: a large gun on a warplane.
مشابه: gun

(3) تعریف: the metal loop attached to the top of a bell.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: cannons, cannoning, cannoned
• : تعریف: to fire cannon.

• large gun
a cannon is a large gun on wheels, which used to be used in battles.
a cannon is also a heavy automatic gun, especially one fired from an aircraft.
loose cannon: see loose.

مترادف و متضاد

توپ (اسم)
ordnance, ball, cannon, gun, roll, bluff

استوانه (اسم)
shaft, cannon, cylinder, roller

لوله (اسم)
spout, conduit, tube, cannon, roll, pipe, cylinder

تصادم دو توپ (اسم)
cannon

بتوپ بستن (فعل)
cannon, bombard, cannonade

large gun


Synonyms: Big Bertha, heavy artillery, howitzer, Long Tom, mortar, ordnance


جملات نمونه

1. cannon drill
مته ی توپی

2. a distant cannon began to bark
صدای تیراندازی یک توپ از دوردست به گوش می رسید.

3. a pivot cannon
توپ چرخان

4. mortar and cannon fire
آتش خمپاره اندازها و توپخانه

5. the mouth of a cannon
دهانه ی لوله ی توپ

6. the effective range of this cannon
برد کارای این توپ

7. they used to fire a cannon at eftar time
هنگام افطار توپ در می کردند.

8. the airplanes used machine guns and cannon fire
هواپیماها آتش مسلسل و توپ به کار بردند.

9. The bullets and cannon - balls were flying in all directions.
[ترجمه ترگمان]گلوله ها و گلوله های توپ در همه جا پرواز می کردند
[ترجمه گوگل]گلوله ها و توپ های توپ در تمام جهات پرواز می کردند

10. They did their best to harl the cannon over the hill.
[ترجمه ترگمان]حداکثر سعی خود را کردند تا توپ را از روی تپه بردارند
[ترجمه گوگل]آنها بهترین کار را کردند تا توپ را بر روی تپه بگذارند

11. They charged the cannon with shot.
[ترجمه ترگمان]آن ها توپ را با تیر زدند
[ترجمه گوگل]آنها توپ را با ضربه زدند

12. The cannon was fired at an elevation of 60 degrees.
[ترجمه ترگمان]این توپ به بلندی ۶۰ درجه شلیک شد
[ترجمه گوگل]توپ در ارتفاع 60 درجه اخراج شد

13. Max is a loose cannon politically.
[ترجمه ترگمان]مکس یک توپ آزاد سیاسی است
[ترجمه گوگل]حداکثر یک توپ شل است سیاسی

14. The team had no intention of being cannon fodder when they played the champions, and were determined to win.
[ترجمه ترگمان]این تیم قصد نداشت وقتی قهرمانان را بازی می کردند به علوفه شلیک کنند و مصمم بودند که برنده شوند
[ترجمه گوگل]تیم زمانی قهرمان بازی نکرد و قصد داشت که عدد توپ را به ثمر برساند و مصمم به پیروزی باشد

15. Water cannon and tear gas were used against the demonstrators.
[ترجمه ترگمان]در مقابل تظاهر کنندگان گاز اشک آور و گاز اشک آور به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]توپ ضد آب و گاز اشک آور در برابر تظاهرکنندگان مورد استفاده قرار گرفت

16. The cannon was roaring in the distance.
[ترجمه ترگمان]غرش توپ ها از دور می غرید
[ترجمه گوگل]این توپ در فاصله رعایت شد

The Ottomans had cannons which were mounted on wheels.

عثمانی‌ها توپه‌ایی داشتند که بر چرخ سوار بودند.


The airplanes used machine guns and cannon fire.

هواپیماها آتش مسلسل و توپ به‌کار بردند.


cannon drill

مته‌ی توپی


پیشنهاد کاربران

توپ جنگی


توپ خانه یا توپ جنگی


کلمات دیگر: