کلمه جو
صفحه اصلی

carpetbagger


معنی : مسافر خورجین دار، تازه بدوران رسیده و فاسد
معانی دیگر : (پس از جنگ های داخلی امریکا - ماجرا جویان و سیاست بازان شمالی که برای بهره گیری از اوضاع آشفته ی جنوب از نواحی شمالی به جنوب کوچ می کردند) رجاله

انگلیسی به فارسی

تازه به‌دوران رسیده و فاسد، مسافر خورجین‌دار


فرشباف، مسافر خورجین دار، تازه بدوران رسیده و فاسد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who moves to a place for the purpose of seeking political advantage.

(2) تعریف: a Northerner who went to the South to seek private gain in the aftermath of the American Civil War, usu. depicted as carrying his belongings in a carpetbag.

• adventurer, northerner that traveled to the south to make a profit after the civil war
you can describe a politician as a carpetbagger when they try to get elected in an area which is not their home, simply because they think they are more likely to succeed there; used in american english, showing disapproval.

مترادف و متضاد

مسافر خورجین دار (اسم)
carpetbagger

تازه بدوران رسیده و فاسد (اسم)
carpetbagger

جملات نمونه

1. Thousands of carpetbaggers have invested in the building society, hoping that it will become a public company.
[ترجمه ترگمان]هزاران carpetbaggers در جامعه ساختمانی سرمایه گذاری کرده اند و امیدوارند که این شرکت تبدیل به یک شرکت عمومی شود
[ترجمه گوگل]هزاران فرش دستباف در جامعه ساختمان سرمایه گذاری کرده اند، امیدوارند که این شرکت تبدیل به یک شرکت عمومی شود

2. The bad news for carpetbaggers is that Liverpool Victoria changed its membership criteria in June.
[ترجمه ترگمان]خبر بد برای carpetbaggers این است که لیورپول در ماه ژوئن معیارهای عضویت خود را تغییر داد
[ترجمه گوگل]خبر بد برای carpetbaggers این است که لیورپول ویکتوریا معیار عضویت خود را در ماه ژوئن تغییر داد

3. Now that the Carpetbagger government has really gotten control of Georgia, there's no telling what may happen.
[ترجمه ترگمان]اکنون که دولت جدید به شدت کنترل گرجستان را به دست گرفته است، هیچ معلوم نیست چه اتفاقی ممکن است بیفتد
[ترجمه گوگل]اکنون که دولت فرش دستباف واقعا کنترل گرجستان را بر عهده دارد، هیچ حرفی برای گفتن نگذاشته است

4. Neither Royal Liver nor any of the other friendly societies has taken any action so far to deter carpetbaggers.
[ترجمه ترگمان]نه انجمن سلطنتی کبد و نه هیچ یک از جوامع دوستانه دیگر تا کنون هیچ اقدامی برای ترساندن carpetbaggers انجام نداده اند
[ترجمه گوگل]نه سلطنتی لیورپور و نه سایر جوامع دوستانه تا کنون اقداماتی برای جلوگیری از شکایت کنندگان قصابی انجام داده اند

5. He had come to Washington, not as a common carpetbagger, but a man well known.
[ترجمه ترگمان]او به واشنگتن آمده بود، نه به عنوان یک carpetbagger معمولی، بلکه مردی را به خوبی شناخته بود
[ترجمه گوگل]او به واشنگتن آمده بود، نه به عنوان یک فرشباز معمول، اما مردی شناخته شده بود

پیشنهاد کاربران

تازه به دوران رسیده - فضول

carpetbagger ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: سیاستگر خوش نشین
تعریف: فردی غیربومی که در تقابل با سیاستمداران بومی، برای احراز مقام یا کسب قدرت سیاسی به منطقه ای وارد می شود


کلمات دیگر: