کلمه جو
صفحه اصلی

barratry


معنی : رشوه خواری، خیانت در امانت
معانی دیگر : (در اصل) خرید و فروش شغل های دولتی و مذهبی، گماشتن به خاطر پول، (حقوق - درگیری پیاپی با دیگران و عادت به اقامه دعوی مکرر) مرافعه جویی، خرید و فروش مقامهای دولتی ومذهبی با پول، ستیزه جو

انگلیسی به فارسی

خرید و فروش مقام‌های دولتی و مذهبی با پول، خیانت در امانت، ستیزه‌جو


baratry، رشوه خواری، خیانت در امانت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: barratries
مشتقات: barratrous (adj.), barratrously (adv.)
(1) تعریف: in law, the practice of frequently stirring up groundless lawsuits.

(2) تعریف: in law, a breach of duty by a ship's captain or crew that results in loss to the ship's owner.

• fraud, cheating; starting of lawsuits; starting of arguments

مترادف و متضاد

رشوه خواری (اسم)
bribery, barratry

خیانت در امانت (اسم)
malversation, barratry

پیشنهاد کاربران

barratry ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: جُرم خدمه
تعریف: عملی که خدمه و فرمانده کشتی بدون اجازه یا اطلاع صاحب یا صاحبان کشتی انجام می دهند و موجب آسیب رسیدن به کشتی یا بار آن میشود


کلمات دیگر: