کلمه جو
صفحه اصلی

barreled


معنی : خمرهای شکل

انگلیسی به فارسی

باریک، خمرهای شکل


مترادف و متضاد

خمره ای شکل (صفت)
barreled, domed

جملات نمونه

1. he jumped on the motorcycle and barreled past the guard
پرید روی موتور سیکلت و مثل تیر از جلو نگهبان رد شد.


کلمات دیگر: