کلمه جو
صفحه اصلی

bandana


معنی : دستمال گلدار، سر بند
معانی دیگر : دستمال گلدار

انگلیسی به فارسی

دستمال گلدار


انگلیسی به انگلیسی

• large scarf, kerchief (alternate spelling for bandanna)

مترادف و متضاد

دستمال گلدار (اسم)
bandana

سر بند (اسم)
bandana

جملات نمونه

1. He tied up with the red bandana and went into the big vein.
[ترجمه ترگمان]دستمال سرخی را گره کرد و به داخل سیاه رگ بزرگ رفت
[ترجمه گوگل]او با باندانای قرمز بسته شد و به رگ بزرگ رفت

2. He wears tattoos and cornrows and bandanas and travels with his posse.
[ترجمه ترگمان]اون خالکوبی و cornrows و bandanas داره و با posse سفر می کنه
[ترجمه گوگل]او خال کوبی و قرنیز و باندان می پوشد و با بدن خود سفر می کند

3. He thinks he's bad-ass because he wears a bandana .
[ترجمه ترگمان]اون فکر می کنه آدم بده چون دستمال گلدار داره
[ترجمه گوگل]

4. Hair tucked beneath a blue bandana, and donned in old jeans and a garden nursery T-shirt, Beth worked the night through cleaning the house of dust and cobwebs.
[ترجمه ترگمان]موهایش را زیر دستمال آبی رنگی جمع کرده بود، شلوار جین کهنه و پیراهن کهنه ای پوشیده بود، بت شب ها کار می کرد که خانه گرد و خاک و تار عنکبوت را تمیز کند
[ترجمه گوگل]موهای زیر یک باندانای آبی جمع شده و با شلوار جین قدیمی و یک تی شرت از باغچه پوشیده شده بود ، بث شب را از طریق تمیز کردن خانه از گرد و غبار و تار عنکبوت کار کرد

5. I have worn many different styles from bandana coverage all the way to a full khimar, which is a very loose and long head-covering, with a face veil.
[ترجمه ترگمان]من سبک های مختلف زیادی را از پوشش bandana در تمام طول راه تا یک پوشش کامل پوشیده بودم، که یک پوشش سر بلند و بلند با حجاب صورت است
[ترجمه گوگل]من تا به حال یک خیمار کامل را پوشانده ام که از پوشش باندانا تا حد زیادی پوشیده شده است ، که یک پوشش بسیار گشاد و بلند دارد ، و دارای روبند است

6. The bandana handkerchief tied around the neck could be lifted to cover mouth and nostrils from dust.
[ترجمه ترگمان]دستمال گلدار دور گردنش بسته می شد تا دهان و سوراخ های بینی اش را از گرد و خاک پاک کند
[ترجمه گوگل]دستمال باندانا را که به دور گردن بسته شده بود ، می توان بلند کرد تا دهان و سوراخهای بینی را از گرد و غبار بپوشاند

7. The vanishing Bandana is without a doubt one of the funniest magic routines you will ever perform, and now it's completely updated for the times. . . We've redone it, and redone it right!
[ترجمه ترگمان]The ناپدید می شود بدون شک یکی از جالب ترین حرکات روتین magic است که تا به حال انجام خواهید داد، و حالا کاملا تغییر کرده است، و آن را درست انجام داده ایم
[ترجمه گوگل]بندانای ناپدید شده بدون شک یکی از خنده دارترین کارهای جادویی است که شما همیشه انجام داده اید و اکنون #39 است که کاملاً برای زمان به روز شده است ما #39 ؛ آن را دوباره انجام داده ایم ، و دوباره آن را درست انجام داده ایم!

8. Obivously the bright orange bandana can be used to signal but bandanas also have many other uses.
[ترجمه ترگمان]Obivously نارنجی روشن را می توان برای سیگنال به کار برد اما bandanas نیز استفاده های دیگری نیز دارند
[ترجمه گوگل]به وضوح می توان از باندانا با رنگ نارنجی روشن برای علامت گذاری استفاده کرد اما باندانها کاربردهای دیگری نیز دارند

9. And a cap (or bandana) is needed, because sunlight is strong.
[ترجمه ترگمان]و یک کلاه (یا bandana)مورد نیاز است، چون نور خورشید قوی است
[ترجمه گوگل]و یک کلاه (یا باندانا) مورد نیاز است ، زیرا نور خورشید قوی است

10. With his shaven head, red bandana and a gold stud in his left ear, his style is very different from President Obama's.
[ترجمه ترگمان]با سر تراشیده، bandana قرمز و یک مدال طلا در گوش چپش، سبک او از رئیس جمهور اوباما بسیار متفاوت است
[ترجمه گوگل]با سر تراشیده ، باندانای قرمز و گلدان طلایی در گوش چپ ، سبک او بسیار متفاوت از رئیس جمهور اوباما شماره 39 است

11. At this point, he throws away that TheBoss' bandana he still wore and officially accepts the title he earned forkillingher.
[ترجمه ترگمان]در این نقطه، او آن TheBoss bandana را که هنوز می پوشید به دور می اندازد و رسما عنوان he را می پذیرد
[ترجمه گوگل]در این مرحله ، او رئیس The 39 را دور می اندازد باندانایی که او هنوز می پوشید و به طور رسمی عنوانی را که شکارچی خود به دست آورده قبول می کند

12. A bandana is good head protection and is an all around useful item to have.
[ترجمه ترگمان]یک bandana یک محافظت از سطح خوب است و یک مورد بسیار مفید برای داشتن است
[ترجمه گوگل]باندانا از سر محافظت خوبی دارد و همه چیز برای استفاده مفید است

13. I turned on the little red bandana dimbulb and we poured wine and all sat around talking.
[ترجمه ترگمان]روی آن دستمال سرخی که روی آن نشسته بود رو کردم و همه جا نشستیم و حرف زدیم
[ترجمه گوگل]من دمبل باندانای قرمز کوچک را روشن کردم و ما شراب ریختیم و همه دور هم نشستیم و صحبت کردیم

14. "Forever," says one girl with a bandana over her face.
[ترجمه ترگمان]یک دختر که a روی صورتش نشسته بود می گوید: \"برای همیشه\"
[ترجمه گوگل]quot ؛ برای همیشه ، quot؛ یک دختر با یک باندانا روی صورتش می گوید

15. This bandana usually goes in my back pants pocket.
[ترجمه ترگمان]این دستمال گلدار معمولا تو جیب شلوار منه
[ترجمه گوگل]این باندانا معمولاً در جیب شلوار عقب من می رود

پیشنهاد کاربران

A cover on the face
پوششی که با ان صورت را پوشانده باشند

هد بند

پارچه ای با طرح مخصوص برای پوشاندن سر و صورت که سیاه پوستان امریکا در دهه 90 از ان استفاده میکردن نمونش رو تو gta sa دیدیم


کلمات دیگر: