1. a crazy canoe
زورق سوراخ شده
2. paddle one's own canoe
بخود متکی بودن
3. to shoot the rapids in a canoe
با قایق از رود پر شیب تند سرازیر شدن
4. He hewed a canoe out of a tree trunk.
[ترجمه ترگمان]قایق را از تنه درختی بیرون کشید
[ترجمه گوگل]او یک قایقرانی را از یک درخت درختی بیرون کشید
5. The canoe is made of one big trunk.
[ترجمه ترگمان]کرجی از یک صندوق بزرگ ساخته شده است
[ترجمه گوگل]قایق رانی از یک تنه بزرگ ساخته شده است
6. We attempted to manoeuvre the canoe closer to him.
[ترجمه ترگمان]سعی کردیم کرجی را به او نزدیک تر کنیم
[ترجمه گوگل]ما تلاش کردیم قایقرانی را به او نزدیک کنیم
7. The canoe was sucked into the whirlpool.
[ترجمه ترگمان]قایق به درون گرداب کشیده شد
[ترجمه گوگل]قایقرانی به داخل گرداب مکیده شد
8. We fixed the canoe onto the car's roof rack.
[ترجمه روژان] ما قایق را روی سقف خودرو نصب کردیم
[ترجمه ترگمان]قایق را بر روی سقف اتومبیل نصب کردیم
[ترجمه گوگل]ما قایق رانی را روی صندلی سقف خودرو ثابت کردیم
9. We crossed the lake by canoe.
[ترجمه ترگمان]با بلم از دریاچه عبور کردیم
[ترجمه گوگل]ما با قایقرانی از دریاچه عبور کردیم
10. He lifted the end of the canoe, nodding to me to take up mine.
[ترجمه ترگمان]سر کرجی را بلند کرد و با سربه من اشاره کرد که آن را بردارم
[ترجمه گوگل]او پایان دادن به قایق رانی را برداشت و به من زد تا من را بیاورد
11. They slid the canoe down to the water.
[ترجمه ترگمان]قایق را پایین کشیدند و به کنار آب رفتند
[ترجمه گوگل]آنها قایقرانی را به سمت آب حرکت کردند
12. The current was starting to tip the canoe over and I began to panic.
[ترجمه ترگمان]جریان آب کم کم داشت به قایق ضربه می زد و من به وحشت افتادم
[ترجمه گوگل]جریان شروع به نوک قایقرانی بیش از و من شروع به وحشت
13. The canoe was borne along by the current.
[ترجمه ترگمان]قایق با جریان آب به دریا کشیده شد
[ترجمه گوگل]قایق موتوری در جریان جریان قرار داشت
14. We paddled the canoe along the coast.
[ترجمه ترگمان]کرجی را در امتداد ساحل پارو زدیم
[ترجمه گوگل]ما قایقرانی را در امتداد ساحل تسلیم کردیم
15. I finally managed to right the canoe.
[ترجمه ترگمان]بالاخره تونستم قایق رو درست کنم
[ترجمه گوگل]من بالاخره موفق به قایقرانی شدم