صفحه اصلی
defeasible
معنی
: فسخ کردنی
معانی دیگر
: قابل القاء، فس کردنی
بستن
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
مترادف و متضاد
انگلیسی به فارسی
قابلالقا ، فسخکردنی
قابل تحمل، فسخ کردنی
انگلیسی به انگلیسی
• capable of being annulled, voidable
دیکشنری تخصصی
[حقوق] قابل لغو، قابل ابطال، قابل فسخ
مترادف و متضاد
فسخ کردنی
(صفت)
defeasible
کلمات دیگر: