1. The pollution could decimate the river's thriving population of kingfishers.
[ترجمه ترگمان]آلودگی می تواند جمعیت پر رونق رودخانه را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]آلودگی می تواند جمعیت پرشور رودخانه های پادشاهی را تخریب کند
2. Silber says the tax rollback would decimate basic services for the needy.
[ترجمه ترگمان]silber می گوید که کاهش مالیات خدمات اساسی برای نیازمندان را کاهش خواهد داد
[ترجمه گوگل]سیلبر می گوید که بازنشستگی مالیات خدمات اساسی برای نیازمندان را تخریب می کند
3. Consequently, Muir believes, biotech fish could quickly decimate a fish population by their increased ability to produce damaged young.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، Muir معتقد است که گونه های زیست فن آوری می توانند با افزایش توانایی خود برای تولید جوان آسیب دیده، به سرعت یک جمعیت ماهی را از بین ببرند
[ترجمه گوگل]در نتیجه، میور معتقد است، ماهی های زیستفناوری می توانند به سرعت با افزایش توانایی جوانان آسیب دیده، جمعیت ماهی را تجزیه کنند
4. The transformation of the river may well decimate the considerable fishery resources already available.
[ترجمه ترگمان]تغییر آب رودخانه ممکن است به خوبی منابع ماهیگیری قابل توجه موجود را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]تحول در رودخانه ممکن است منابع قابل توجه ماهیگیری را که در حال حاضر موجود است تخریب کند
5. They can decimate the population of these baby amphibians in a pond system.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند جمعیت این دوزیستان را از طریق یک سیستم تالاب کاهش دهند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند جمعیت این دوزیستان بچه را در یک سیستم آبگیر تخریب کنند
6. Many adversities decimate the fluke numbers.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از adversities، تعداد fluke را کاهش می دهند
[ترجمه گوگل]بسیاری از بدبختی ها عدد رکود را کاهش می دهند
7. Her range of weaponry could easily decimate any convoy she encountered.
[ترجمه ترگمان]سلاح های او به آسانی می توانست به هر وسیله که برخورد کرده بود وارد شود
[ترجمه گوگل]طیف وسیعی از سلاح ها می تواند به راحتی هر کاروانای که در مواجهه با آن روبرو می شود، تخریب شود
8. "For Fischer, there was a relentless desire to decimate his opponent, " says Liz Garbus, the director of the new documentary Bobby Fischer Against the World.
[ترجمه ترگمان]لیز Garbus، مدیر مستند جدید بابی فیشر در برابر جهان می گوید: \" برای فیشر، یک تمایل بیرحمانه برای کاهش حریف وجود داشت \"
[ترجمه گوگل]لیز گاربوس، مدیر مستند جدید بابی فیشر در برابر جهان، می گوید: 'برای فیشر، آرزوی بی رحمانه برای از بین بردن حریف خود وجود دارد '
9. Devastators should be used to decimate infantry and attack units ranges.
[ترجمه ترگمان]Devastators باید برای کاهش تلفات پیاده نظام و واحدهای حمله مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]خرابکارها باید مورد استفاده قرار بگیرند تا دامنه پیاده نظام و حمله را تخریب کنند
10. What would be easier than withdrawing their overseas investments, something that would decimate our markets?
[ترجمه ترگمان]چه چیزی راحت تر از خارج کردن سرمایه گذاری های خارجی شان بود، چیزی که بازارهای ما را از بین می برد؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی باعث می شود که سرمایه گذاری خارج از کشور خود را از بین ببرید، چیزی که بازارهای ما را از بین می برد؟
11. The young blue - skinned commander was able to decimate the intruders despite inferior weapons and numbers.
[ترجمه ترگمان]این فرمانده جوان با پوست آبی قادر بود با وجود سلاح های پایین و شماره پایین، intruders را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]فرمانده جوان آبی - پوستی قادر بود مزاحمان را از بین ببرد، با وجود سلاح و تعداد کمتری
12. The banshees and attack the colossi as the terran ground forces decimate the protoss infantry.
[ترجمه ترگمان]The و حمله به colossi به عنوان نیروهای زمینی terran، پیاده نظام protoss را تضعیف می کنند
[ترجمه گوگل]banshees و حمله به colossi به عنوان زمین terran نیروی پیاده نظام protoss را از بین می برد
13. The lionfish gorge on small fish, mollusks and invertebrates, enough to fill out to as much as 480 grams and decimate local populations on the coral reefs they inhabit.
[ترجمه ترگمان]تنگه lionfish بر روی ماهی های کوچک، نرم تنان و بی مهرگان تنگ می شود و به اندازه ۴۸۰ گرم و از بین بردن جمعیت های محلی در صخره های مرجانی که در آن ساکنند داشته باشند
[ترجمه گوگل]آبریزش شیرین در ماهی های کوچک، مشروبات الکلی و بی مهرگان، به اندازه کافی برای پر کردن تا 480 گرم و جمع کردن جمعیت محلی بر روی صخره های مرجانی که آنها ساکن هستند
14. The banshees and attack the colossi the terran ground forces decimate the protoss infantry.
[ترجمه ترگمان]The و حمله به colossi، نیروهای زمینی terran را از بین بردند
[ترجمه گوگل]نیروهای بنیصدر و حمله به سرزمینهای سرزمینهای سرزمینی نیروهای پیاده نظام پروسس را تخریب می کنند