1. The rain which would turn their campground to mud, and fill the cisterns of Famagusta.
[ترجمه ترگمان]باران که اردوگاه خود را به گل تبدیل می کرد و the of را پر می کرد
[ترجمه گوگل]باران که اردوگاه خود را به گلی تبدیل می کند و مخازن فاماگوستا را پر می کند
2. I think that was the turn-off for the campground.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم به خاطر کمپ بود
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که خاموش کردن اردوگاه بود
3. The campground in Emerald Bay State Park has a spectacular setting.
[ترجمه ترگمان]پارک ایالتی خلیج Emerald یک محیط تماشایی دارد
[ترجمه گوگل]اردوگاه در پارک املل خلیج، یک محیط دیدنی دارد
4. Camp greeter Alexandra made the campground her back yard.
[ترجمه ترگمان]اردوی greeter از Alexandra استقبال کرد و از اردوگاه دور شد
[ترجمه گوگل]اردوگاه خوشامدگویی الکساندرا اردوگاه خود را به عقب حیاط خلوت کرد
5. The campground has a terrific hot shower and a climbing wall and there are a number of good bouldering areas nearby.
[ترجمه ترگمان]The یک دوش آب گرم و یک دیوار صعود دارد و تعدادی از مناطق bouldering خوب در آن نزدیکی وجود دارد
[ترجمه گوگل]اردوگاه حمام فوق العاده داغ و دیوار صعود است و تعدادی از مناطق خوب بولدرینگ در این نزدیکی هست
6. For climbing information the campground is the best source, and the only place to buy guidebooks.
[ترجمه ترگمان]برای بالا رفتن از اطلاعات، campground بهترین منبع است، و تنها مکان برای خرید کتاب های راهنما است
[ترجمه گوگل]اردوگاه برای بالا رفتن از اطلاعات بهترین منبع و تنها مکان خرید کتابهای راهنمای است
7. The campground is tucked away in a valley.
[ترجمه ترگمان]The در یکی از دره ها فرورفته است
[ترجمه گوگل]اردوگاه در یک دره جمع شده است
8. A campground, picnic tables, an equestrian center and a youth camp are among developments being talked about for the property.
[ترجمه ترگمان]یک میز پیک نیک، یک میز پیک نیک، یک مرکز سواری و یک کمپ جوانان از جمله تحولاتی است که در حال صحبت درباره این ملک است
[ترجمه گوگل]اردوگاه، میز پیک نیک، یک مرکز سوارکاری و اردوگاه جوانان در میان پیشرفت هایی است که برای اموال صحبت می شود
9. From there, we drove to a lakeside campground.
[ترجمه ترگمان]از اونجا به اردوگاه \"دریاچه\" رفتیم
[ترجمه گوگل]از آنجا، ما به یک اردوگاه دریاچه رفتیم
10. Campground, The French Broad River, Asheville, North Carolina.
[ترجمه ترگمان]Campground، رودخانه پهن فرانسوی، Asheville، کارولینای شمالی
[ترجمه گوگل]اردوگاه، فرانسوی Broad River، Asheville، کارولینای شمالی
11. Campground has a pristine 10 acre lake and a swimming pool.
[ترجمه ترگمان]Campground یک دریاچه ۱۰ هکتاری بکر و یک استخر شنا دارد
[ترجمه گوگل]اردوگاه دارای یک دریاچه 10 هکتار و استخر است
12. On their way to the campground, they enjoyed looking at the beautiful mountains and lakes.
[ترجمه ترگمان]در مسیرشان به سوی the، از نگاه کردن به کوه های زیبا و دریاچه ها لذت می بردند
[ترجمه گوگل]در راه خود به اردوگاه، از کوه ها و دریاچه های زیبا لذت بردم
13. But the letterbox was hidden within a little campground.
[ترجمه ترگمان]اما letterbox در یک اردوگاه کوچک پنهان بود
[ترجمه گوگل]اما صندوق پستی در یک اردوگاه کوچک پنهان بود
14. At Trail Creek Campground, I wake to the sound of water rushing over rocks.
[ترجمه ترگمان]در \"تریل کریک\"، من از خواب بیدار می شوم و صدای آب از روی صخره ها به گوش می رسد
[ترجمه گوگل]در دنباله نهر اردوگاه، من به صدای آب عجله بیش از سنگ از خواب بیدار