کلمه جو
صفحه اصلی

definitely


معنی : عینا
معانی دیگر : بطورقطعی، قطعا، صراحتا

انگلیسی به فارسی

به‌طور قطعی ،قطعی، به‌صراحت


قطعا، عینا


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: without a doubt; positively.
مترادف: clearly, decidedly, indeed, positively, surely
متضاد: never
مشابه: absolutely, all right, certainly, just

- This is definitely the last time it will happen.
[ترجمه Venom] این قطعا اخرین باری ایست که انفاق می افتد
[ترجمه امیررضا فرهید] این قطعا آخرین باری است که اتفاق می افتد .
[ترجمه سمانه] قطعا این آخرین باری است که اتفاق خواهد افتاد
[ترجمه کیان امیدوار] قطعا این آخرین باری است که اتفاق می افتد.
[ترجمه Pooya] این قطعا اخرین باری است که این اتفاق خواهد افتاد
[ترجمه ترگمان] این آخرین باری است که این اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل] این قطعا آخرین بار اتفاق می افتد
حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: indeed; certainly.
مترادف: indeed, positively

- Are you telling the truth? Definitely!
[ترجمه ترگمان] داری حقیقت رو میگی؟ قطعا
[ترجمه گوگل] آیا تو حقیقت را میگویی؟ قطعا!

• absolutely; clearly; specifically
you use definitely to emphasize that something is certainly the case.
if something has definitely been decided, the decision will not be changed.

مترادف و متضاد

عینا (قید)
just, accurately, exactly, identically, literally, textually, plumb, definitely

certainly


Synonyms: absolutely, beyond any doubt, categorically, clearly, decidedly, doubtless, doubtlessly, easily, explicitly, expressly, far and away, finally, indubitably, no ifs ands or buts about it, obviously, plainly, positively, specifically, surely, undeniably, unequivocally, unmistakably, unquestionably, without doubt, without fail, without question


Antonyms: doubtfully, dubiously, indefinitely, questionably


جملات نمونه

1. we will definitely need a car
ما حتما ماشین لازم خواهیم داشت.

2. when came to proofreading he definitely didn't cut the mustard
در اصلاح غلط های متن،کار او اصلا رضایت بخش نبود.

3. The team will definitely lose if he doesn't play.
[ترجمه Sal] اگر او ( مذکر ) بازی نکند، این تیم قطعا خواهد باخت.
[ترجمه Ar.pc] این تیم قطعا می بازد اگر او ( مرد ) بازی نکند
[ترجمه امیررضا فرهید] تیم خواهد باخت ، اگر او بازی نکند .
[ترجمه 🌠MM93🌠] تیم قطعاً خواهد باخت، اگر او بازی نکند.
[ترجمه ترگمان]اگر بازی نمی کند، تیم قطعا از دست خواهد داد
[ترجمه گوگل]این تیم مطمئنا از دست خواهد داد اگر او بازی نخواهد کرد

4. You are definitely among the minority.
[ترجمه ترگمان]شما قطعا در میان اقلیت هستید
[ترجمه گوگل]شما قطعا در میان اقلیت است

5. I'm definitely going to get in touch with these people.
[ترجمه Ali] من قطعا با این افراد در تماس هستم
[ترجمه ترگمان]من مطمئنم که با این آدم ها ارتباط برقرار می کنم
[ترجمه گوگل]من قطعا با این افراد ارتباط برقرار خواهم کرد

6. He was definitely onside when he scored that goal.
[ترجمه ترگمان]او دقیقا زمانی که این گل را به ثمر رساند، کشته شد
[ترجمه گوگل]او دقیقا در کنار آن بود که این گل را به ثمر رساند

7. The previously unidentified objects have now been definitely ascertained as being satellites.
[ترجمه ترگمان]اشیا که قبلا شناسایی نشده بودند، اکنون به طور حتم به عنوان ماهواره شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]اشیاء که قبلا شناسایی شده اند اکنون به صورت ماهیتی مشخص شده اند

8. Attempt doesn't necessarily bring success, but giving up definitely leads to failure.
[ترجمه Mansour] تلاش کردن لزوما موفقیت نمی آورد، ولی تسلیم شدن قطعا باعث شکست می شود.
[ترجمه ترگمان]تلاش لزوما موفقیت را به ارمغان نمی آورد، اما تسلیم شدن قطعا منجر به شکست می شود
[ترجمه گوگل]تلاش لازم نیست که موفقیت را به دست آورد، اما قطعا منجر به شکست می شود

9. I can't tell you definitely when I will come.
[ترجمه ...] من قطعا نمیتونم به شما بگم که چه زمانی خواهم آمد
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم به شما بگویم که وقتی به اینجا خواهم آمد
[ترجمه گوگل]من نمی توانم بگویم قطعا زمانی که من می آیم

10. She was not exactly good-looking, but definitely attractive.
[ترجمه ترگمان]او واقعا خوش قیافه نبود، اما مطمئنا جذاب بود
[ترجمه گوگل]او دقیقا خوب نیست، اما قطعا جذاب است

11. The whole experience was definitely more positive than negative.
[ترجمه ترگمان]تمام این تجربه قطعا مثبت تر از احساسات منفی بود
[ترجمه گوگل]تمام تجربه قطعا مثبت از منفی بود

12. Some old people want help; others most definitely do not.
[ترجمه ترگمان]برخی از افراد مسن به کمک نیاز دارند؛ برخی دیگر قطعا این کار را نمی کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم سالخورده کمک می کنند؛ دیگران قطعا نمی کنند

13. There was definitely something fishy going on.
[ترجمه ترگمان]حتما یه کاسه ای زیر نیم کاسه هست
[ترجمه گوگل]قطعا چیزی با مزه در حال وقوع بود

14. This book will definitely appeal to teenagers and young adults.
[ترجمه ترگمان]این کتاب قطعا برای نوجوانان و جوانان جذاب خواهد بود
[ترجمه گوگل]این کتاب قطعا به نوجوانان و نوجوانان علاقه مند خواهد شد

15. 'Was it what you expected?' 'Yes, definitely. '
[ترجمه ترگمان]این چیزی بود که انتظارش را داشتی؟ بله، حتما
[ترجمه گوگل]آیا این چیزی بود که شما انتظار داشتید؟ 'بله قطعا '

پیشنهاد کاربران

Of course, sure

( . adv ) حتما، قطعا، به تنهایی

surely

Certainly

certainly; without doubt

یقیناً
مسلماً
مطمیناً
واقعاً
به طور قطع
صد در صد

Absolutely

Certainly
use it when we are sure that
something is true without any doubt! ( not uncertainly


حتما، قطعا، یقینا

به قطعیت، حتما.

Surely. Sure

به قطع یقین. حتما. بدون شک. شک نداشتن

یقینا - قطعا

قطعاً، به قطع

. That's the people very sure about every thing or thing say definitely
:For sinonym
Very sure

فقط، حتما

قطعا، بی شک، یقیناً،
حتماً. . .


صراحتا
بدون شک
عینا

بدون هیچ گونه شک و تردیدی ، عیناً ، بطور قطعی

حتما ، مطمئنن


کلمات دیگر: