کلمه جو
صفحه اصلی

captivation


معنی : شیفتگی، اسارت
معانی دیگر : شیفتگی، اسارت

انگلیسی به فارسی

شیفتگی، اسارت


انگلیسی به انگلیسی

• enchantment, being charmed

مترادف و متضاد

شیفتگی (اسم)
captivation, infatuation, preoccupation

اسارت (اسم)
captivity, captivation, bondage, enslavement, yoke, thraldom, thralldom

جملات نمونه

1. That captivation proved, once again, the power of photography to open eyes—and hearts and minds—with a single image.
[ترجمه ترگمان]آن captivation یکبار دیگر ثابت کرد که قدرت عکاسی برای باز کردن چشم ها - و قلب و ذهن - با یک تصویر واحد
[ترجمه گوگل]این کشش یک بار دیگر توانایی عکاسی را برای باز کردن چشم ها و قلب ها و ذهن ها با یک تصویر ثابت نشان داد

2. "Why?100 blessing she . . . . . . how?"The easy way captivation ground asks, doesn't know to is asking oneself as well and still asks other people.
[ترجمه ترگمان]چرا؟ چه نعمتی است! \" راه آسان که زمین می خواهد بپرسد، نمی داند از خودش هم می پرسد و هنوز هم از دیگران می پرسد
[ترجمه گوگل]چرا 100 ساله او را خوشبخت می کند؟ چطور؟ 'راه آسان تسخیر زمین می پرسد، نمی داند که خود را از خود می پرسد و هنوز هم دیگران را می پرسد

3. The young man did not analyze the process of his captivation and enrapturement, for love to him was a mystery and could.
[ترجمه ترگمان]مرد جوان به تجزیه و تحلیل روند کار his و enrapturement پرداخت، زیرا عشق به او یک راز بود و می توانست
[ترجمه گوگل]مرد جوان فرایند تسخیر و غرور او را تحلیل نمی کرد، زیرا عشق به او یک رمز و راز بود

4. The young man did not analyze the process of his captivation and enrapturement, for love to him was a mystery and could not be analyzed.
[ترجمه ترگمان]این مرد جوان، فرآیند of و enrapturement را تجزیه و تحلیل نکرد، زیرا عشق به او یک راز بود و نمی توانست مورد تحلیل قرار گیرد
[ترجمه گوگل]مرد جوان فرآیند اشغال و غفلت او را تحلیل نمی کرد، زیرا عشق به او رمز و راز بود و نمی توانست آن را تحلیل کند

5. Children are animated to accurate animosity of anguish which they may be captivation central.
[ترجمه ترگمان]کودکان در برابر خصومتی دقیق که ممکن است مرکز آن باشند، به هیجان می آیند
[ترجمه گوگل]بچه ها به دشمنی دقیق و مضطربانه متحول می شوند که ممکن است آنها را درگیر کند

6. While historians generally date the Space Age back to Sputnik's launch in 195 our captivation with space travel began much earlier.
[ترجمه ترگمان]در حالی که تاریخ شناسان به طور کلی قدمت عصر فضا به پرتاب اسپوتنیک را در سال ۱۹۵ میلادی به فضا پرتاب کردند، سفر فضایی ما زودتر شروع شد
[ترجمه گوگل]در حالی که مورخان عصر فضایی به طور کلی عصر فضا را به زمان انتشار اسپوتنیک در سال 195 می رسانند، ما با سفر فضایی خیلی زود شروع کردیم

7. The Song shrugs shoulders and bathe small unlock heart of the captivation of base.
[ترجمه ترگمان]این آهنگ شانه بالا می اندازد و قلب کوچک باز of باز می کند
[ترجمه گوگل]آهنگ آویزان شانه ها را می سوزاند و قلب کوچک باز کردن قفل پایه می بخشد

8. Should can't be namely male, the eyes sweep toward the man who signs one face ice frost in the hall, Chu's breeze as well had some captivation.
[ترجمه ترگمان]چشمانش به طرف مردی که در راهرو یخ زده و یخ زده را نشان می دهد، حرکت می کند
[ترجمه گوگل]باید نکته ای باشد که مرد باشد، چشم ها به سمت مردی که یک سالن یخ در یخ را نشانه می گذارند، نسیم نسیم چو نیز وجود دارد


کلمات دیگر: