کلمه جو
صفحه اصلی

baptize


معنی : تعمید دادن، بوسیله تعمید نامگذاری کردن
معانی دیگر : (مسیحیت) غسل تعمید دادن (برای مسیحی کردن)، به وسیله تعمید نامگذاری کردن (to christen هم میگویند)

انگلیسی به فارسی

تعمید دادن، به‌وسیله‌ی تعمید نامگذاری کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: baptizes, baptizing, baptized
(1) تعریف: to administer the Christian rite of immersion in or sprinkling with water, to purify symbolically and admit to church membership.
مشابه: christen

- The minister baptized the baby last Sunday.
[ترجمه ترگمان] وزیر یکشنبه گذشته بچه را غسل تعمید داد
[ترجمه گوگل] وزیر یکشنبه یکشنبه تعطیلات را تعطیل کرد

(2) تعریف: to purify symbolically; initiate by purifying rite.

(3) تعریف: to give a first or Christian name to by means of a baptismal ceremony.
مشابه: christen
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: baptizer (n.)
• : تعریف: to perform baptism.

- Does this church baptize?
[ترجمه ترگمان] این کلیسا تعمید میده؟
[ترجمه گوگل] آیا این کلیسا تعمید می گیرد؟

• perform ceremony of baptism by immersing in water (christian ritual symbolizing admittance into the church); give a name to person during the ceremony of baptism (also baptise)
when someone is baptized, water is sprinkled on them or they are immersed in water as a sign that they have become a member of a christian church.

مترادف و متضاد

تعمید دادن (فعل)
dip, adopt, baptize, christen

بوسیله تعمید نامگذاری کردن (فعل)
baptize

initiate in church rite


Synonyms: admit, asperse, besprinkle, call, christen, cleanse, denominate, dip, dub, entitle, immerse, name, purify, regenerate, sprinkle, term, title


جملات نمونه

1. He will baptize you with the Holy Spirit and with fire.
[ترجمه ترگمان]اون تو رو با روح القدس و آتش تعمید می کنه
[ترجمه گوگل]او شما را با روح القدس و با آتش تعمید می دهد

2. He said Carmen Lopez wants to baptize the child as Guillermo and has asked him to be the godfather.
[ترجمه ترگمان]او گفت که کار من لوپز می خواهد کودک را به عنوان Guillermo غسل تعمید دهد و از او خواسته است که پدرخوانده او باشد
[ترجمه گوگل]وی گفت که کارمن لوپز می خواهد کودک را به عنوان گیلرمو غسل تعمید دهد و از او خواسته پدرخوانده شود

3. I baptize you in the name of the Father, and of the Son, and of the Holy Spirit.
[ترجمه ترگمان]من شما را به نام پدر و پسر و روح القدس تعمید می دادم
[ترجمه گوگل]من شما را به نام پدر و پسر و روح القدس تعمید می دهم

4. I baptized you with water; but He will baptize you with the Holy Spirit.
[ترجمه ترگمان]من تو رو با آب تعمید دادم ولی اون تو رو با روح القدس تعمید می کنه
[ترجمه گوگل]من تو را با آب تعمید دادم اما او شما را با روح القدس تعمید می دهد

5. I baptize you with water for repentance.
[ترجمه ترگمان]من تو را با آب می دادم تا توبه کنی
[ترجمه گوگل]برای توبه تو را با آب تعمید می دهم

6. She is baptize when she is a month old and confirm when she is thirteen.
[ترجمه ترگمان]او زمانی غسل تعمید می دهد که یک ماهی پیر است و زمانی که سیزده ساله است تایید می کند
[ترجمه گوگل]او در یک ماهگی غسل تعمید می یابد و در سیزده سالگی تأیید می کند

7. I indeed have baptized you with water: but he shall baptize you with the Holy Ghost.
[ترجمه ترگمان]در واقع تو را با آب تعمید دادم، اما او تو را با روح القدس تعمید خواهد کرد
[ترجمه گوگل]من واقعاً شما را با آب تعمید داده ام ، اما او باید شما را با روح القدس تعمید دهد

8. I baptized you in water; But he shall baptize you in the Holy Spirit.
[ترجمه ترگمان]تو را توی آب تعمید دادم؛ اما او تو را در روح القدس تعمید خواهد کرد
[ترجمه گوگل]من تو را در آب تعمید دادم اما او باید شما را در روح القدس غسل تعمید دهد

9. After bubbler some baptize, he kept on talking.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه چند بار تعمید دادم به حرف زدن ادامه داد
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه حباب زد ، مقداری تعمید داد ، همچنان به صحبت ادامه داد

10. I baptize you with water, but he will baptize you with the Holy Spirit.
[ترجمه ترگمان]من تو رو با آب تعمید دادم ولی اون تو رو با روح القدس تعمید می کنه
[ترجمه گوگل]من شما را با آب تعمید می دهم ، اما او شما را با روح القدس تعمید می دهد

11. I baptize thee in the name of the Father, the Son, and the Holy Ghost.
[ترجمه ترگمان]من تو را به نام پدر، پسر و روح القدس تعمید می دهم
[ترجمه گوگل]من تو را به نام پدر ، پسر و روح القدس تعمید می دهم

12. Most churches baptize infants but some insist on adult baptism.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کلیساها غسل تعمید نوزادان را غسل تعمید می دهند، اما برخی اصرار بر تعمید بزرگسالان دارند
[ترجمه گوگل]بیشتر کلیساها نوزادان را تعمید می دهند اما برخی دیگر بر تعمید بزرگسالان اصرار دارند

13. They preyed on people who wanted some one to baptize their children and preach to them.
[ترجمه ترگمان]آن ها افرادی را که می خواستند فرزندانشان را غسل تعمید دهند و برای آن ها موعظه کنند، مورد آزار قرار می دادند
[ترجمه گوگل]آنها افرادی را که می خواستند کسی فرزندان خود را تعمید دهد و به آنها تبلیغ کند ، شکار کردند

14. When Methodists and Baptists debated the different ways to baptize, slaves turned out to cheer for their own sides.
[ترجمه ترگمان]وقتی Methodists و باتیستها در مورد شیوه های مختلف غسل تعمید بحث کردند، بردگان آزاد شدند تا برای هر دو طرف شادی کنند
[ترجمه گوگل]وقتی متدیست ها و باپتیست ها در مورد روش های مختلف تعمید بحث می کردند ، مشخص شد که برده ها طرف های خود را تشویق می کنند

پیشنهاد کاربران

Baptizem تعمیر کردن هم معنی میدهد

پاکابیدن.


کلمات دیگر: