1. It is not a sign of humility to declaim against pride.
[ترجمه فریبا دیبافر] رجزخوانی بر علیه غرور نشانه ی فروتنی نیست
[ترجمه ترگمان]این نشانه فروتنی نیست که با غرور و غرور مخالفت کند
[ترجمه گوگل]این نشانه فروتنی نیست که بر علیه غرور گناهکار بماند
2. He raised his right fist and declaimed: 'Liar and cheat!'.
[ترجمه ترگمان]مشت راست خود را بلند کرد و چنین گفت: دروغ گو و فریب!
[ترجمه گوگل]او مشت راست خود را بلند کرد و فریاد زد: 'دروغ و تقلب!'
3. These lines make far more sense when declaimed than when simply read out.
[ترجمه ترگمان]این خطوط حسی بسیار بیشتر از زمانی که به سادگی خوانده می شوند، ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]این خطوط زمانی بیشتر از زمانی که به سادگی خوانده می شود، بسیار حساس هستند
4. She declaimed against the evils of capitalism.
[ترجمه ترگمان]او درباره مضرات سرمایه داری به بحث و جدل می پرداخت
[ترجمه گوگل]او علیه شرارت سرمایه داری اعلام کرد
5. A preacher stood declaiming in the town centre.
[ترجمه ترگمان]در مرکز شهر یک واعظ بود
[ترجمه گوگل]یک واعظ ایستاد و در مرکز شهر اعلام کرد
6. Mark Antony declaimed over the body of Caesar.
[ترجمه ترگمان]مارکوس آنتونیوس بر پیکر قیصر declaimed
[ترجمه گوگل]علامت آنتونی بر بدن سزار فرانسوی داد
7. He declaimed against the evils of alcohol.
[ترجمه ترگمان]او از the الکل با او حرف می زد
[ترجمه گوگل]او به مخالفت با الکل مشغول شد
8. She was declaiming against the waste of the taxpayers' money.
[ترجمه ترگمان]او به هدر دادن پول مالیات دهندگان مخالف بود
[ترجمه گوگل]او در برابر اخراج مالیات دهندگان مالی اظهار بی اطلاعی کرد
9. She wrote a book declaiming against our corrupt society.
[ترجمه ترگمان] یه کتاب برای جامعه فاسد ما نوشته بود
[ترجمه گوگل]او کتابی را در برابر جامعه فاسد ما نوشت
10. She declaimed the famous opening speech of the play.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی مشهور نمایش نمایش را به یاد آورد
[ترجمه گوگل]او سخنرانی افتتاحیه معروف این بازی را اعلام کرد
11. The senator declaimed against higher taxes.
[ترجمه ترگمان]سناتور از مالیات های بالاتری حرف می زد
[ترجمه گوگل]سناتور در برابر مالیات های بالاتر سقوط کرد
12. Brutus declaimed from the steps of the Roman senate building.
[ترجمه ترگمان]بروتوس از پله های ساختمان سنای روم به راه افتاد
[ترجمه گوگل]براتوس از مراحل ساختمان سنت رومی بیرون آمد
13. He used to declaim French verse to us.
[ترجمه ترگمان]عادت داشت که شعر فرانسه را به ما بگوید
[ترجمه گوگل]او با استفاده از آیه فرانسوی به ما فریب داد
14. She declaimed against the high rents in slums.
[ترجمه ترگمان]در محلات فقیر نشین با شور و هیجان می گفت:
[ترجمه گوگل]او در برابر اجاره های بالا در محله های فقیرنشین سقوط کرد
15. The senator declaimed against the opposition.
[ترجمه ترگمان]سناتور از اپوزیسیون شروع به بحث کرد
[ترجمه گوگل]سناتور سعودی علیه مخالفان اعلام کرد