کلمه جو
صفحه اصلی

decomposed


معنی : تجزیه شده، متلاشی
معانی دیگر : تجزیه شده

مترادف و متضاد

تجزیه شده (صفت)
decomposed

متلاشی (صفت)
decomposed, disjointed

پیشنهاد کاربران

تجزیه شده

متلاشی شده


کلمات دیگر: