کلمه جو
صفحه اصلی

cadge


معنی : دوره گردی، گدایی، اخاذی کردن، گره زدن، باربری کردن، دوره گردی کردن
معانی دیگر : کلاشی کردن، با التماس یا گدایی به دست آوردن، انگل شدن، درکشیدن، تلکه کردن، بستن، محکم کردن

انگلیسی به فارسی

کلاشی کردن، با التماس یا گدایی به‌دست آوردن، تلکه کردن


کج، دوره گردی، گدایی، گره زدن، باربری کردن، اخاذی کردن، دوره گردی کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: cadges, cadging, cadged
• : تعریف: to obtain by begging or otherwise imposing on others.
مشابه: beg, bum

- He cadged dinners from his friends.
[ترجمه ترگمان] اون از دوستاش شام قرض گرفته بود
[ترجمه گوگل] او از دوستانش شام خورد
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: cadger (n.)
• : تعریف: to cajole others into providing one's meals, lodging, or transportation.

- She cadges shamelessly.
[ترجمه ترگمان] او بی حیا است
[ترجمه گوگل] او بی شرمانه است

• donation to a beggar
beg for money; nag
if you cadge something from someone, or cadge off them, you ask them for food, money, or help, and succeed in getting it; an informal word, used showing disapproval.

مترادف و متضاد

دوره گردی (اسم)
cadge, hobo, colportage

گدایی (اسم)
beggary, cadge

اخاذی کردن (فعل)
cadge, bleed, extort

گره زدن (فعل)
knot, loop, truss, tie, ruffle, cadge, knit, twitch, snick, twitch grass

باربری کردن (فعل)
cadge

دوره گردی کردن (فعل)
hawk, cadge, peddle

جملات نمونه

1. Could I cadge a lift with you?
[ترجمه ترگمان]میتونم با تو یه کمکی بکنم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم با شما آسانسور کنم؟

2. Can I cadge a lift home?
[ترجمه ترگمان]میتونم برسونمت خونه؟
[ترجمه گوگل]آیا من می توانم یک خانه آسانسور را بگیرم؟

3. Poor old uncle Tompson used to cadge some money for cigarettes from me.
[ترجمه ترگمان]عمو Tompson بیچاره چند تا پول برای سیگار از من گیر می آورد
[ترجمه گوگل]تامپسون، پیرمرد ضعیف، از من پول زیادی برای سیگار کشید

4. I managed to cadge a ride with a lorry driver.
[ترجمه ترگمان]توانستم با راننده کامیون سواری کنم
[ترجمه گوگل]من با یک راننده کامیون سوار شدم

5. He could cadge a ride from somebody.
[ترجمه ترگمان]او می توانست با یکی از آن ها سواری کند
[ترجمه گوگل]او می تواند کسی را سوار کند

6. Amiss had an almost overwhelming desire to cadge a cigarette in order to demonstrate solidarity, but he repressed it.
[ترجمه ترگمان]amiss میل شدیدی به سیگار کشیدن برای نشان دادن همبستگی داشت، اما او آن را سرکوب کرد
[ترجمه گوگل]اشتیاق میل به تقریبا قریب به اتفاق یک سیگار برای نشان دادن همبستگی بود، اما او آن را سرکوب کرد

7. Any excuse to cadge a drink.
[ترجمه ترگمان] هر بهونه ای برای خوردن نوشیدنی هست
[ترجمه گوگل]هر گونه عذر و بهانه برای نوشیدن

8. Homeless people forced to cadge in subway stations.
[ترجمه ترگمان]بی خانمان شدن افراد بی خانمان در ایستگاه های مترو
[ترجمه گوگل]افراد بی خانمان مجبور شدند در ایستگاه های مترو کج کنند

9. May I cadge a cigarette from you?
[ترجمه ترگمان]می تونم یه سیگار از تو بگیرم؟
[ترجمه گوگل]می توانم سیگار را از تو بگیرم؟

10. Just cupboard love ; they were always cadge from her money, food furniture, anything and everything.
[ترجمه ترگمان]آن ها همیشه از پول، وسایل غذا، هر چیز و همه چیز کش می آمدند
[ترجمه گوگل]فقط جعبه عشق آنها همیشه از پول، مبلمان غذا، هر چیزی و هر چیز دیگری می ترسیدند

11. The police arrest 8 person who forge and cadge the fake advice note of matriculate.
[ترجمه ترگمان]پلیس ۸ نفر را دستگیر کرد که توصیه جعلی of را جعل کرد
[ترجمه گوگل]پلیس 8 نفر را دستگیر کرد که مدرک مدرک جعلی را جعل می کند

12. I managed to cadge some money off my dad.
[ترجمه ترگمان] تونستم یه مقدار پول از پدرم در بیارم
[ترجمه گوگل]من توانستم پولی از پدرم بگیرم

13. Can I cadge a cigarette?
[ترجمه ترگمان]میتونم یه سیگار بخرم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم سیگار بزنم؟

14. Nigel began selling review copies - his own and any others he could cadge - to give a little boost to his income.
[ترجمه ترگمان]نی گل شروع به فروش نسخه های خود کرد - خودش و هر فرد دیگری که می توانست داشته باشد - تا کمی درآمد خود را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]نایجل شروع به فروش نسخه های نقد و بررسی خود و دیگران کرد که می توانست درآمدش را افزایش دهد

he is always cadging off relatives and friends.

او همیشه در حال کلاشی از فامیل و دوستان است.


you're always cadging cigarettes from me! why don't you buy your own?

همیشه از من سیگار می‌گیری! چرا خودت نمی‌خری؟


پیشنهاد کاربران

گدایی کردن
to plead or beg for especially through manipulation


کلمات دیگر: