1. Thereafter the Bambino became an object of pilgrimage and there are thanks offerings all around.
[ترجمه ترگمان]از آن پس Bambino به یک موضوع زیارتی تبدیل شد و در همه جا به لطف عرضه شد
[ترجمه گوگل]پس از آن Bambino به یک زیارت تبدیل شد و در سراسر کشور پیشکشهای شکرگذاری وجود دارد
2. My wife. . . I have three bambino, you know bambino?
[ترجمه ترگمان]زن من، من سه تا بچه دارم، تو یه بچه رو می شناسی؟
[ترجمه گوگل]همسر من من سه تا بامبینو دارم ، می دونی بامبینو؟
3. I have three bambino, you know bambino?
[ترجمه ترگمان]من سه تا بچه دارم، تو این بچه رو می شناسی؟
[ترجمه گوگل]من سه تا بامبینو دارم ، می دونی بامبینو؟
4. Heart surgeons at Rome's Bambino Gesu Children's Hospital carried out the 10-hour breakthrough operation on Thursday, and the hospital said it was "cautious" over the boy's condition.
[ترجمه ترگمان]جراحان قلب در بیمارستان کودکان Bambino Gesu در روز پنجشنبه عملیات پیشروی ۱۰ ساعته را انجام دادند و بیمارستان گفت که این کار \"محتاط\" نسبت به شرایط این پسر است
[ترجمه گوگل]جراحان قلب در بیمارستان شماره 39 کودکان بامبینو گسو در رم در روز پنجشنبه عملیات دستیابی به موفقیت 10 ساعته را انجام دادند و بیمارستان گفت: \"محتاطانه است\" بیش از وضعیت پسر #39؛
5. UN BAMBINO PER AMICO, COL BRACCETTO A SUO PAPA ', INSIEME AD ALTRI ANCORA CANTERA '.
[ترجمه ترگمان]UN PER، COL BRACCETTO، suo suo، INSIEME AD ALTRI ANCORA cantera
[ترجمه گوگل]UN BAMBINO PER AMICO ، COL BRACCETTO A SUO PAPA #39 ؛ ، INSIEME AD ALTRI ANCORA CANTERA #39 ؛
6. Bambino: You get washed up . And tomorrow, you leave.
[ترجمه ترگمان] خودتو شستشو بده و فردا، از اینجا برو
[ترجمه گوگل]بامبینو خسته میشی و فردا ، شما می روید
7. Bambino : One shop destroyed. Three heads split like overripe melons. One man wounded and one castrated. All in two hours. Just two hours I left you alone. Two hours.
[ترجمه ترگمان]یک مغازه از بین رفت سه تا سر هم مثل melons رسیده یک مرد زخمی و یکی از آن ها را آخته کرد تا دو ساعت دیگه فقط دو ساعت تو رو تنها گذاشتم دو ساعت
[ترجمه گوگل]فروشگاه بامبینو وان تخریب شد سه سر مانند خربزه های بیش از حد شکافته شده است یک نفر زخمی و یک نفر اخته شده همه در عرض دو ساعت فقط دو ساعت تو را تنها گذاشتم دو ساعت
8. Bambino: Now, where the devil is it?
[ترجمه ترگمان]حالا، شیطان کجاست؟
[ترجمه گوگل]بامبینو حالا شیطان کجاست؟
9. Bambino : You never knew how to do anything else.
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت نمیدونی چطوری کار دیگه ای انجام بدی
[ترجمه گوگل]بامبینو شما هرگز نمی دانید چطور کار دیگری انجام دهید
10. Bambino : Swear on our old lady.
[ترجمه ترگمان]به زن پیر ما قسم بخور
[ترجمه گوگل]بامبینو به بانوی پیر ما قسم خورده است
11. Bambino : One shop destroyed.
[ترجمه ترگمان]Bambino: یک مغازه ویران شد
[ترجمه گوگل]فروشگاه بامبینو وان تخریب شد
12. Just for the record, bimbo comes from Italian, from bambino meaning “little child” or “baby. ”
[ترجمه ترگمان]فقط برای ضبط، سبک (سبک)از زبان ایتالیایی، از bambino به معنای \"بچه کوچک\" یا \"نوزاد\" می رسد
[ترجمه گوگل]فقط برای یادآوری ، bimbo از ایتالیایی آمده است ، از bambino به معنی \"کودک کوچک\" یا \"کودک\" \"
13. But its popularity has grown steadily since the early part of this decade, when seedless hybrids like the Pure Heart and the Bambino began competing in the new cute-melon category.
[ترجمه ترگمان]اما محبوبیت آن از اوایل این دهه به طور پیوسته افزایش یافته است، زمانی که seedless هیبریدی مانند قلب پاک و Bambino شروع به رقابت در گروه جدید melon کردند
[ترجمه گوگل]اما محبوبیت آن از اوایل این دهه که هیبریدهای بدون هسته مانند قلب ناب و بامبینو شروع به رقابت در دسته جدید خربزه های زیبا کردند ، به طور پیوسته افزایش یافته است