کلمه جو
صفحه اصلی

carton


معنی : کارتن، مقوا، جعبه مقوایی، جاکاغذی
معانی دیگر : قوطی یا جعبه ی مقوایی، جعبه ی مقوایی بزرگ، بسته، پاکت، به قدر یک کارتن یا گنجانه، ظرف یا گنجانه ای که از مقوای مومی درست شده و برای آبگونه ها به کار می رود

انگلیسی به فارسی

مقوا، جعبه مقوایی، جاکاغذی، کارتن، تصاویر متحرک نقاشی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a box made of thick paper, sometimes coated, or of plastic, made to hold one particular type of product.
مترادف: box, case
مشابه: container, package

- Each of these white cartons holds four wine glasses.
[ترجمه ترگمان] هر یک از این کارتون های سفید چهار لیوان شراب را نگه می دارد
[ترجمه گوگل] هر یک از این کارتن های سفید دارای چهار عینک است
- Who put the empty milk carton back in the refrigerator?
[ترجمه ترگمان] چه کسی جعبه شیر خالی را در یخچال قرار داده است؟
[ترجمه گوگل] کسی که کولینگ خالی را در یخچال قرار داده است؟
- There are twelve eggs in a carton.
[ترجمه ترگمان] در کارتن دوازده تخم مرغ وجود دارد
[ترجمه گوگل] دوازده تخم مرغ در یک کارتن وجود دارد

(2) تعریف: the contents of such a box.
مترادف: box, case
مشابه: boxful, container

- They drank the whole carton of milk at breakfast.
[ترجمه azal] آنها سر میز صبحانه یک بطری کامل شیر نوشیدند.
[ترجمه ترگمان] همه سر میز صبحانه یک بطری شیر نوشیدند
[ترجمه گوگل] آنها تمام صبحانه را با شیر تمام شیر می خورند

• box, container, package
a carton is a plastic or cardboard container in which food or drink is sold.
a carton is also a large, strong cardboard box.

مترادف و متضاد

کارتن (اسم)
box file, carton

مقوا (اسم)
carton, pasteboard, cardboard, paperboard

جعبه مقوایی (اسم)
carton

جاکاغذی (اسم)
chartulary, carton, cartulary

box for holding items


Synonyms: bin, case, casket, chest, coffer, container, corrugated box, crate, pack, package, packet


جملات نمونه

1. a carton of milk
یک کارتن شیر

2. usually each carton contains ten cigarette packages
هر کارتن معمولا محتوی ده بسته سیگار است.

3. I can't get this carton open, the stupid thing.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم این صندوقچه را باز کنم، آن چیز احمقانه
[ترجمه گوگل]من نمی توانم این کارتن را باز کنم، چیزی احمقانه

4. Every carton of yoghurt is stamped with a sell-by date.
[ترجمه ترگمان]هر کارتن ماست تا به امروز به فروش گذاشته می شود
[ترجمه گوگل]هر کارتنی از ماست با تاریخ فروش به مهر تایپ شده است

5. This carton is made of biodegradable plastic.
[ترجمه ترگمان]این کارتن از پلاستیک قابل کشت ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این کارتن از پلاستیک زیست تخریب پذیر ساخته شده است

6. She was so thirsty that she drank a carton of orange juice.
[ترجمه ترگمان]او آنقدر تشنه بود که یک قوطی آب پرتقال نوشید
[ترجمه گوگل]او خیلی تشنه بود که یک کارتن آب پرتقال می ریخت

7. I spotted a carton that seemed to be a good bet.
[ترجمه ترگمان] یه پاکت پیدا کردم که بنظر خیلی خوب میومد
[ترجمه گوگل]من یک کارتن را دیدم که به نظر می رسید شرط خوبی است

8. There was the carton of juice tipped over outside the hide and the paper from the biscuits.
[ترجمه ترگمان]در بیرون جعبه آب میوه و کاغذی بود که از بیسکوییت بیرون آمده بود
[ترجمه گوگل]کارتن آب در خارج از پنهان و کاغذ از بیسکویت ها وجود داشت

9. Once satisfied, I got a large cardboard carton and broke it open so that the development could be accurately drawn.
[ترجمه ترگمان]وقتی راضی شدم، جعبه مقوایی بزرگی گرفتم و آن را باز کردم تا توسعه به دقت کشیده شود
[ترجمه گوگل]پس از اینکه راضی شدم، یک کارتن بزرگ مقوا گرفتم و آن را باز کردم تا توسعه بتواند دقیقا کشیده شود

10. Careta got up, draining the carton of juice.
[ترجمه ترگمان]Careta بلند شد و قوطی آب میوه را خالی کرد
[ترجمه گوگل]Careta بلند شد، کارتن آب را تخلیه کرد

11. A carton of Marlboro cigarettes and a duty-free litre of brandy stood on a delicate bow-legged side table.
[ترجمه ترگمان]یک پاکت سیگار برگ و یک لیتر مشروب مجانی که روی میز یک چهار زانو قرار داشت ایستاده بود
[ترجمه گوگل]یک کارتن از سیگار مارلبورو و یک لیتر بنزین بدون مجوز ایستاده بود روی یک میز جانبی ظریف چوبه دار

12. How many packs come in a carton of cigarettes?
[ترجمه ترگمان]چند بسته تو یه باکس سیگار میاد؟
[ترجمه گوگل]چند بسته در کارتن سیگار می آیند؟

13. I get the milk carton from the window and pour it over my cornflakes.
[ترجمه ترگمان]جعبه شیر را از پنجره بیرون می آورم و آن را روی cornflakes می ریزم
[ترجمه گوگل]من کارتن شیر را از پنجره می گیرم و آن را روی ذرت می گذارم

14. Could you pick up a carton of Trues?
[ترجمه ترگمان]میتونی یه باکس of برداری؟
[ترجمه گوگل]می توانید یک کارتون از Trues را انتخاب کنید؟

Usually each carton contains ten cigarette packages.

هر کارتن معمولاً محتوی ده بسته سیگار است.


a carton of milk

یک کارتن شیر


پیشنهاد کاربران

جعبه کارتنی

کارتن - جعبه

The pink eggs get taken out of the carton and get cracked. . .

carton ( مهندسی بسپار - مجموعة بسته بندی )
واژه مصوب: کارتن
تعریف: گُنجایه ای مکعب شکل، از جنس مقوا و گاه پلاستیک، برای بسته بندی و حمل

a carton of milk = یک پاکت شیر


کلمات دیگر: