1. The train carried coal to Qinhuangdao and then deadheaded back to Tianjin to pick up another load.
[ترجمه ترگمان]قطار برای Qinhuangdao زغال سنگ حمل کرد و سپس دوباره به تیانجین رفت تا بار دیگر را بردارد
[ترجمه گوگل]این قطار ذغال سنگ را به Qinhuangdao حمل می کرد و سپس به تایلند منتقل شد تا بار دیگری را انتخاب کند
2. Don't forget to deadhead the pansies.
[ترجمه ترگمان]یادت نره از pansies استفاده کنی
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که مورچه ها را ببندید
3. Dead-head roses as the blooms fade.
[ترجمه ترگمان]گل رز به رنگ گل سرخ محو می شود
[ترجمه گوگل]گل سرخ سرخ سرخ می شود
4. Everything was lush; the lawn needed mowing; the geraniums needed dead-heading; the runner beans needed picking.
[ترجمه ترگمان]همه چیز با شکوه بود؛ چمن به چمن زنی نیاز داشت؛ the به dead نیاز داشتند
[ترجمه گوگل]همه چیز با شکوه بود؛ چمن نیاز به کاشت؛ مرغ ها نیاز به مرغ دارند؛ لوبیای دونده نیاز به چیدن دارند
5. Doubtless there are grizzled old dead-heads who got sober listening to the plangent harmonies of Dark Star.
[ترجمه ترگمان]بی شک there پیر مرده ای که هوشیار و هوشیار به گوش می رسد، به harmonies plangent ستارگان گوش می دهند
[ترجمه گوگل]بدون تردید، مرده های قدیمی که در حال غرق شدن هستند، گوش دادن به هماهنگی های رنگارنگ تاریک ستاره را آرام می کنند
6. They will need little or no pruning beyond dead-heading and keeping them within bounds.
[ترجمه ترگمان]اونا به یه کم هرس کردن نیاز دارن یا نه از اون طرف میرن و اونا رو در محدوده خودشون نگه میدارن
[ترجمه گوگل]آنها نیاز به کمی یا بدون هرس کردن دارند و به مراتب از بین می روند
7. Who is the deadhead in the red pants?
[ترجمه ترگمان]اون کیه که شلوار قرمز پوشیده؟
[ترجمه گوگل]چه کسی دودکش در شلوار قرمز است؟
8. The deadhead cabbie had no passengers all day long.
[ترجمه ترگمان]راننده deadhead تمام روز مسافر نداشت
[ترجمه گوگل]کابین مرده در تمام طول روز هیچ مسافرتی نداشت
9. Are you my deadhead?
[ترجمه ترگمان]تو deadhead منی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما deadhead من هستید؟
10. Employing to suspect, but also use the suspect; Laity both; Deadhead not; Different people must use.
[ترجمه ترگمان]با سو استفاده از این مظنون، اما از این مظنون هم استفاده کنید؛ Laity هر دو؛ و نه؛ افراد مختلف باید از آن استفاده کنند
[ترجمه گوگل]استفاده از مظنون، اما همچنین از مظنون استفاده کنید شریعت هر دو؛ سرکش نیست افراد مختلف باید استفاده کنند
11. It's a role he relishes, particularly for the cognitive dissonance It'serves up : A Republican Deadhead?
[ترجمه ترگمان]این نقشی است که او به ویژه برای ناهماهنگی شناختی از آن لذت می برد: یک deadhead جمهوری خواه؟
[ترجمه گوگل]این نقش او را دوست دارد، به ویژه برای اختلافات شناختی که به دست می آید: یک جانباز جمهوری خواه؟