1. deceitful behavior
رفتار فریب آمیز،رفتار نیرنگ آمیز
2. deceitful words
سخنان فریب آمیز
3. a deceitful man who double-crossed everyone
مرد فریبکاری که به همه نارو می زد
4. Appearances are deceitful.
[ترجمه ترگمان]ظاهر Appearances deceitful
[ترجمه گوگل]ظاهر فریبنده است
5. His manner was sly and deceitful.
[ترجمه ترگمان]رفتارش sly و deceitful بود
[ترجمه گوگل]شیوه او خشن و فریب خورده بود
6. You've been going there without telling me, you deceitful child!
[ترجمه ترگمان]تو بدون اینکه به من بگویی به آنجا می روی، بچه متقلب!
[ترجمه گوگل]شما بدون اینکه به من بگوید، شما فرزند دروغین هستید!
7. The ambassador called the report deceitful and misleading.
[ترجمه ترگمان]سفیر این گزارش را deceitful و گمراه کننده خواند
[ترجمه گوگل]سفیر این گزارش را فریبنده و گمراه کرد
8. A deceitful peace is more hurtful than an open war.
[ترجمه ترگمان]صلح deceitful از جنگ علنی more است
[ترجمه گوگل]صلح فریبنده تر از یک جنگ باز است
9. A deceitful day that makes one think of lilacs and daffodils, before blasting you with another cannonade of winter.
[ترجمه ترگمان]یک روز deceitful که مرا به یاد یاس و نرگس زرد می اندازد، پیش از آنکه تو را با شلیک مجدد دیگری از زمستان با گلوله گرم کند
[ترجمه گوگل]یک روز فریبنده که باعث می شود یک نفر از بوی گل و شوالیه ها فکر کند، قبل از اینکه شما را با یک توپ دیگر از زمستان بشکافد
10. Even in prayer, his heart was fickle and deceitful, turning this way and that.
[ترجمه ترگمان]حتی در دعا، قلبش بی ثبات و deceitful بود و از این راه به این طرف و آن طرف می رفت
[ترجمه گوگل]حتی در نماز، قلبش محکم و فریب خورده بود، و اینگونه راه میرفت
11. The wilfulness of human nature can be deceitful, and we can hang on to old ways like cherished thoughts or possessions.
[ترجمه ترگمان]The طبیعت انسان می تواند deceitful باشد و ما می توانیم به روش های قدیمی مثل افکار و اموال cherished آویزان شویم
[ترجمه گوگل]وحشی بودن طبیعت انسان می تواند فریبکارانه باشد و ما می توانیم به شیوه های قدیمی مانند اندیشه ها و دارایی های پرطرفدار بپردازیم
12. He got the contract, but only by being deceitful.
[ترجمه ترگمان]اون قرارداد رو گرفت ولی فقط با being بودن
[ترجمه گوگل]او قرارداد را گرفت، اما تنها با فریب دادن
13. Being deliberately deceitful about the Government's policies has become something of a habit for the Labour party.
[ترجمه عرفان] به صورت عمدی پرنیرنگ بودن در مورد سیاست های حاکمیت به یه عادت در مورد حزب کار درومده است
[ترجمه ترگمان]آگاهانه بودن در مورد سیاست های دولت به چیزی شبیه به عادت حزب کارگر تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]به طور عمدی در مورد سیاست های دولت فریب خورده تبدیل به یک عادت برای حزب کارگر شده است
14. There was something deceitful and impatient about the smiling look in his eyes.
[ترجمه ترگمان]چیزی deceitful و impatient در چشمانش دیده می شد
[ترجمه گوگل]چیزی در مورد چشمان خیره کننده اش چشمانداز و بی پروایی داشت
15. The company has engaged in deceitful practices for years.
[ترجمه ترگمان]این شرکت سال ها در اقدامات deceitful شرکت کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت برای سال ها فعالیت های فریبکارانه ای داشته است