کلمه جو
صفحه اصلی

cahoot


معنی : شرکت، همدم، تبانی
معانی دیگر : همدم، شرکت، تبانی

انگلیسی به فارسی

همدم، شرکت، تبانی


انگلیسی به انگلیسی

• in partnership, working together with

مترادف و متضاد

شرکت (اسم)
firm, hand, association, society, company, unity, corporation, body corporate, cahoot, consociation

همدم (اسم)
mate, cahoot, billy, jo

تبانی (اسم)
collusion, cahoot

جملات نمونه

1. In his view they were all in cahoots with the police.
[ترجمه ترگمان]به عقیده او، همه با پلیس همدست بودند
[ترجمه گوگل]به نظر وی همه آنها با پلیس بودند

2. The two criminals were in cahoots.
[ترجمه ترگمان]دو مجرم با هم دست و پا می زدند
[ترجمه گوگل]دو جنایتکار در محاصره بودند

3. Rogers is accused of being in cahoots with the mafia.
[ترجمه ترگمان]راجرز متهم به هم کاری با مافیا شده
[ترجمه گوگل]راجرز متهم شده است که با مافیا در حال حرکت است

4. To top the offer cahoot is giving a 5 per cent cashback on balance transfers.
[ترجمه ترگمان]برای بالا بردن این پیشنهاد، cahoot ۵ درصد از cashback مربوط به نقل و نقل را پرداخت می کند
[ترجمه گوگل]برای بالا بردن پیشنهاد cahoot دادن 5 درصد پول نقد در انتقال تعادل است

5. Perhaps he was in cahoots with the one who got in through a skylark?
[ترجمه ترگمان]شاید با کسی که از یک skylark سر زده بود، همدست شده بود؟
[ترجمه گوگل]شاید او با کسی است که از طریق یک اسکیلر وارد شده است؟

6. Are they in cahoots with that mad biker From Leicester?
[ترجمه ترگمان]با اون biker دیوانه از Leicester هم کاری می کنن؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها با این دوچرخهسواری دیوانه از لستر هستند؟

7. A supermarket assistant, in cahoots with a customer, wrapped goods and deliberately understated the price.
[ترجمه ترگمان]یک دستیار سوپرمارکت، با مشتری، اجناس پیچیده شده و عمدا قیمت را درک کرد
[ترجمه گوگل]دستیار سوپرمارکت، در محل کار با مشتری، کالاهای پیچیده و عمدا قیمت را پایین می آورد

8. Sun is reportedly not in cahoots.
[ترجمه ترگمان]بنا بر گزارش ها، سان به هیچ وجه توافق نداشته است
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که خورشید در خورشید نیست

9. In a statement, Cahoot said: "As soon as we discovered it, we closed the site while we did testing and sorted out a solution.
[ترجمه ترگمان]Cahoot در بیانیه ای گفت: \" به محض اینکه ما آن را کشف کردیم، در حالی که آزمایش انجام می دادیم، محل را بستیم و یک راه حل را مرتب کردیم
[ترجمه گوگل]در یک بیانیه، کوهوت گفت: 'همانطور که ما آن را کشف کردیم، در حالی که ما تست کردیم و راه حلی پیدا کردیم، سایت را بسته کردیم

10. However, Cahoot claimed that the security glitch had not made it possible for people to take money out of other people's accounts.
[ترجمه ترگمان]با این حال، Cahoot مدعی شد که این مشکل امنیتی برای مردم امکان پذیر نبود تا از حساب های دیگران پول بگیرند
[ترجمه گوگل]با این حال، Cahoot ادعا کرد که از دست رفتن امنیت این امکان را نداشت که مردم از حسابهای دیگران پول بگیرند

11. With the cahoot of the government and media, as well as the enthusiastic and unbidden cooperation of the most Chinese populace, China becomes one boundless stage in 2008 thoroughly.
[ترجمه ترگمان]با توجه به هم کاری دولت و رسانه ها و نیز هم کاری مشتاقانه و ناخواسته مردم چین، چین در سال ۲۰۰۸ به یک مرحله boundless تبدیل شد
[ترجمه گوگل]چین در سال 2008 به طور کامل به یک مرحله بی حد و حصر تبدیل شده است و با همکاری دولت و رسانه ها و نیز همکاری مشتاق و غافلگیرانه اکثر مردم چینی

12. The Forest Service and the timber industry were in cahoots.
[ترجمه ترگمان]خدمات جنگلی و صنعت چوب با هم توافق داشتند
[ترجمه گوگل]خدمات جنگلی و صنایع چوب در حال حرکت بودند

13. It's reckoned that someone in the government was in cahoots with the assassin.
[ترجمه ترگمان]فکر می کند که یک نفر در دولت با قاتل تبانی کرده باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که کسی که در دولت بود با قاتل بود

14. Some people believe that the company directors are in cahoots with the government.
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم بر این باورند که مدیران شرکت در ارتباط با دولت هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم معتقدند که مدیران شرکت با دولت مخالف هستند

پیشنهاد کاربران


In cahoots with someone

- همدستی، اتحاد، تعاون، سازش، شراکت، کمک، مصاحبت، همراهی، یاری


همدست بودن با، شریک بودن با، همکاری ( نزدیک ) کردن با، در سازش بودن با، همراه بودن با، همراهی کردن با، متحد بودن با،


- توطئه چینی، دسیسه ( کردن ) ، تبانی کردن با
( به طور مخفیانه )

به طور مخفیانه با هم همکاری کردن.

حرف اضافه آن with است.


کلمات دیگر: