1. carrot juice
آب هویج
2. carrot and stick
تشویق و تهدید،زردک (در یک دست) و چوب دستی (در دست دیگر)
3. free housing was the carrot with which they interested employees to go south
خانه ی مجانی انگیزه ای بود که با آن کارمندان را به رفتن به جنوب راغب می کردند.
4. the first cross of cabbage and carrot was not successful
اولین پیوند کلم و هویج موفقیت آمیز نبود.
5. We used a carrot for the snowman's nose.
[ترجمه ترگمان]ما از هویج برای بینی آدم برفی استفاده کردیم
[ترجمه گوگل]ما یک هویج برای بینی آدم برفی استفاده کردیم
6. Grate the carrot finely / into small pieces.
[ترجمه احسان افشاری] هویج را با ظرافت به قطعات کوچکتر رنده کن
[ترجمه ترگمان]carrot را به قطعات کوچک تقسیم کنید
[ترجمه گوگل]هویج را به صورت ریز / به قطعات کوچک تزیین کنید
7. They are holding out a carrot of $120 million in economic aid.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک هویج ۱۲۰ میلیون دلاری را به کمک اقتصادی در دست دارند
[ترجمه گوگل]آنها یک هویج 120 میلیون دلاری را در کمک های اقتصادی در اختیار دارند
8. He nibbled on a piece of raw carrot.
[ترجمه ترگمان]یک تکه هویج خام را به دندان گرفته بود
[ترجمه گوگل]او بر روی یک قطعه هویج خام فرو ریخت
9. Mix the meat with the onion, carrot, and some seasoning.
[ترجمه ترگمان]گوشت را با پیاز، هویج و چاشنی مخلوط کنید
[ترجمه گوگل]گوشت را با پیاز، هویج و برخی از چاشنی ها مخلوط کنید
10. It's rather early to be sowing carrot seeds, isn't it?
[ترجمه ترگمان]برای کاشت دانه هویج زود است، نه؟
[ترجمه گوگل]خیلی زود بذر هویج را کاشت، این نیست؟
11. I want some more carrot.
[ترجمه ترگمان] من یه کم هویج دیگه میخوام
[ترجمه گوگل]من می خواهم چند هویج دیگر
12. Sometimes I just have to resort to the carrot and stick approach with my children.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات من باید به روش carrot و stick با فرزندانم متوسل شوم
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات من فقط مجبور به استفاده از هویج و چوب با فرزندانم هستم
13. They dangled the carrot of a large salary in front of me.
[ترجمه ترگمان]در مقابل من هویج بزرگی را تاب می دادند
[ترجمه گوگل]آنها هویج حقوق و دستمزد زیادی را در مقابل من گرفتند
14. If you put carrot tops in water they start to grow.
[ترجمه ترگمان]اگر نوک هویج را در آب بگذارید، آن ها شروع به رشد می کنند
[ترجمه گوگل]اگر شما آب نبات هویج را در آب قرار دهید، شروع به رشد می کند
15. His rule was solidified with the policy of carrot and big stick.
[ترجمه ترگمان]حکومت او با سیاست هویج و چماق بزرگ محکم شده است
[ترجمه گوگل]حکومت او با سیاست هویج و چوب بزرگ تثبیت شد