baptismal

1. baptismal font

سنگاب غسل تعمید

2. In place of the holy water stoup, a baptismal vessel is held above his head by John.

[ترجمه ترگمان]به جای آب مقدس، یک کشتی غسل تعمید در بالای سرش جان گرفته بود
[ترجمه گوگل]به جای استوپ آب مقدس ، ظرف غسل تعمید بالای جان او توسط جان نگه داشته شده است

3. Baptismal, confirmation, membership and communicant figures do not tell the whole story.

[ترجمه ترگمان]baptismal، تایید، عضویت و چهره های communicant کل داستان را نمی گویند
[ترجمه گوگل]چهره های تعمید ، تأیید ، عضویت و ارتباطات کل ماجرا را بیان نمی کنند

4. The doctrine of original sin and baptismal regeneration meant that an unbaptised infant could not go to heaven.

[ترجمه ترگمان]عقیده گناهکاری ذاتی و تجدید حیات تعمید یافته به این معنی بود که کودک unbaptised نمی تواند به بهشت برود
[ترجمه گوگل]آموزه گناه اصلی و بازآفرینی تعمید به این معنی است که یک نوزاد تعمید نشده نمی تواند به بهشت برود

5. Four were pinned like a window above the baptismal font.

[ترجمه ترگمان]چهار نفر مثل یک پنجره بالای حوض غسل تعمید سنجاق شده بودند
[ترجمه گوگل]چهار تا مانند پنجره ای بالای قلم تعمید سنجاق شده بودند

6. The baptismal pool was just above the choir loft.

[ترجمه ترگمان] استخر baptismal بالای اتاق choir بود
[ترجمه گوگل]حوض غسل تعمید درست بالای سر شیروانی گروه کر بود

7. My baptismal name is Egaeus; that of my family I will not mention.

[ترجمه ترگمان]اسم تعمیدی من Egaeus است و از خانواده من ذکری نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]نام تعمید من Egaeus است از خانواده ام نامی نمی برم

8. This chapel has no baptismal font.

[ترجمه ترگمان] این کلیسای \"غسل تعمید\" نداره
[ترجمه گوگل]این نمازخانه فاقد غسل تعمید است

9. The Chinese baptismal class begins on April, please register with Pastor Shu.

[ترجمه ترگمان]کلاس غسل تعمید چین در ماه آوریل آغاز می شود، لطفا با پاستور (شو)ثبت نام کنید
[ترجمه گوگل]کلاس تعمید چینی در آوریل آغاز می شود ، لطفا با پاستور شو ثبت نام کنید

10. Yes. Because the baptismal name pronounced during this ceremony legally becomes his name.

[ترجمه ترگمان]آ ره چون نام تعمیدی او در این مراسم قانونی نام او می شود
[ترجمه گوگل]آره زیرا نام غسل تعمید که در این مراسم خوانده می شود از نظر قانونی نام او می شود

11. The swimming pool becomes the kolibithra, a baptismal font. No tax.

[ترجمه ترگمان]حوض شنا تبدیل به kolibithra (kolibithra)، یک فونت غسل تعمید شد بدون مالیات
[ترجمه گوگل]استخر شنا می شود kolibithra ، یک نوع غسل تعمید بدون مالیات

12. The hexagonal baptismal font represents dying with Christ.

[ترجمه ترگمان]قلم شش ضلعی غسل تعمید در حال مرگ با مسیح است
[ترجمه گوگل]قلم تعمید شش ضلعی نشان دهنده مردن با مسیح است

13. He has no baptismal name, the Church no longer existed.

[ترجمه ترگمان]اسم تعمیدی ندارد، کلیسا دیگر وجود ندارد
[ترجمه گوگل]او هیچ نام غسل تعمید ندارد ، کلیسا دیگر وجود نداشت

14. And here is Andrea Cavalcanti's baptismal register, given by the curate of Saravezza.

[ترجمه ترگمان]و در اینجا نام غسل تعمید آند را بود که از کشیش Saravezza گرفته بود
[ترجمه گوگل]و این ثبت نام #39؛ آندریا کاوالکانتی است که توسط تعمیرکار ساراوززا داده شده است

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

مترادف و متضاد

جملات نمونه