کلمه جو
صفحه اصلی

carfare


معنی : کرایه ماشین، کرایه اتوبوس
معانی دیگر : کرایه ی ماشین (یا مترو غیره)، پول بلیط (اتوبوس و غیره)

انگلیسی به فارسی

کرایه اتوبوس، کرایه ماشین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the amount charged for public transportation, as on a city bus.

• cost of travel (on a bus, taxi, or other vehicle)

مترادف و متضاد

کرایه ماشین (اسم)
car rental, carfare

کرایه اتوبوس (اسم)
carfare

جملات نمونه

1. You'll need a couple of dollars for carfare.
[ترجمه علی مصدقیان] شما برای کرایه تاکسی دو دلار لازم دارید
[ترجمه ترگمان]شما به چند دلار برای اتوبوس احتیاج خواهید داشت
[ترجمه گوگل]شما برای دوختن چند دلار نیاز دارید

2. Boss: carfare? This and you buy pants to have what relation?
[ترجمه ترگمان]اتوبوس؟ این و تو شلوار خریدی که باه اش رابطه برقرار کنی؟
[ترجمه گوگل]ارباب رئیس این و شلوار را به چه چیزی می دهید؟

3. Finally, it studies urban rail transit ticket carfare frame, makes reasonable programme recommendations, researches scale ticket price confirming method, analyses time sharing fare system feasibility.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، آن چارچوب قطار حمل و نقل قطار شهری را مورد مطالعه قرار می دهد، توصیه های برنامه منطقی را ارایه می دهد، تحقیقات در مقیاس قیمت بلیت را تایید می کند، و امکان اشتراک گذاری زمان اشتراک گذاری زمان را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]در نهایت، آن را مطالعه می کند فریم بلیط حمل و نقل بلیط حمل و نقل، توصیه های برنامه توصیه می کند، تحقیق در مقیاس روش تایید قیمت بلیط، تجزیه و تحلیل زمان به اشتراک گذاری هزینه کرایه سیستم امکان پذیر است

4. You remember that fiver you gave me the time I didn't have carfare?
[ترجمه ترگمان]یادتان هست که آن پنج روبلی را که به من دادید به من دادید؟
[ترجمه گوگل]شما به یاد داشته باشید که شما به من وقت دادید که من نتوانستم بپوشم؟

5. He had in his pocket but five cents with which to pay his carfare home, so he sent the message collect.
[ترجمه ترگمان]پنج سنت دیگر هم در جیب داشت و پنج سنت پول در جیب داشت که پولش را به خانه برساند، بنابراین پیغام را برای او فرستاد
[ترجمه گوگل]او در جیبش بود، اما پنج سنت بود که برای پرداخت خانه خود به خانه اش پرداخت، و این پیام را جمع آوری کرد

6. That guy's always trying to put the bite on me for carfare home.
[ترجمه ترگمان]این یارو همیشه سعی می کنه منو به خاطر اتوبوس خونه گاز بگیره
[ترجمه گوگل]این پسر همیشه سعی می کند برای من نجوا بخورد

7. Bigger swallows his anger and leaves the apartment after his mother gives him a quarter for carfare.
[ترجمه ترگمان]بزرگ تر از آن که خشمش را قورت بدهد و آپارتمان را پس از مادرش ترک کند، بعد از اینکه مادرش او را یک ربع به اتوبوس داد
[ترجمه گوگل]بزرگتر فرو می ریزد و آپارتمان را ترک می کند پس مادرش به او یک چهارم برای لباس فروشی می دهد

8. He patched up an old bicycle to ride to work and save carfare.
[ترجمه ترگمان]او یک دوچرخه قدیمی را تعمیر کرد تا به محل کار برود و کرایه اتوبوس را ذخیره کند
[ترجمه گوگل]او دوچرخه قدیمی را برای سوار شدن به کار و صرفه جویی در carfare patched

9. The Dluskis' home, however, was an hour's commute by horse-drawn bus from the university, and Marie resented the lost time, not to mention the money wasted on carfare.
[ترجمه ترگمان]با این حال، خانه Dluskis یک ساعت رفت و آمد با اتوبوس بود که توسط اسب کشیده شده بود و ماری از زمان از دست رفته ناراحت بود و از پول هدر رفتن پول کرایه نمی کرد
[ترجمه گوگل]با این حال، خانه خانه Dluskis یک اتوبوس اسبی از دانشگاه رفت و یک ساعته از دانشگاه گذشت و ماری وقت گمشده را تحسین کرد و نه پولی را که از دست داده بود خراب کرد


کلمات دیگر: