1. Don't daub your paint on like that.
[ترجمه دکتر رجایی] نقاشی تون رو مثل اون رنگ نکنید.
[ترجمه ترگمان]رنگ و رنگ خودت رو این شکلی نکن
[ترجمه گوگل]رنگ خود را مانند آن نگذارید
2. Young men risked their lives to daub buildings with anti-government slogans.
[ترجمه ترگمان]مردان جوان جانشان را به خطر انداختند و با شعارهای ضددولتی، زندگی خود را خراب کردند
[ترجمه گوگل]جوانان زندگی خود را به خطر انداختن ساختمان ها با شعار ضد دولتی
3. This daub could have come from one of three distinct periods.
[ترجمه ترگمان]این رنگ بد می توانست از یکی از سه دوره مشخص بیرون بیاید
[ترجمه گوگل]این گودال ممکن است از یک دوره سه گانه متفاوت باشد
4. The consistency of the mud and straw daub for the walls was arrived at through experiment.
[ترجمه ترگمان]هماهنگی گل و لای و گل و لای برای دیوارها از طریق تجربه وارد شده بود
[ترجمه گوگل]سازگاری گلدان و کاسه ای برای دیوارها به وسیله آزمایش انجام شد
5. Three pieces of daub were dated and provided an average age and standard error of 830 plus/minus 40 years.
[ترجمه ترگمان]سه قطعه کاغذ بر روی کاغذ نوشته شده بود و میانگین سنی و خطای استاندارد ۸۳۰ \/ من های ۴۰ سال را داشت
[ترجمه گوگل]سه قطعه داوف از تاریخ و به طور متوسط سن و خطای استاندارد 830 به علاوه / منهای 40 سال ارائه شده است
6. Take a suitable amount of this product and daub on pudendum, gently wipe and wash, and then rinse off with water.
[ترجمه ترگمان]مقدار مناسبی از این محصول را بردارید و بر روی pudendum عکس بگیرید، به آرامی پاک کنید و بشویید و سپس با آب بشویید
[ترجمه گوگل]مقدار مناسبی از این محصول را بر روی پودندوم بگذارید، به آرامی پاک کنید و شستشو داده و سپس با آب بشویید
7. Wound from in outwards daub by mercurochrome, dry, don't dip in water.
[ترجمه ترگمان]زخم به سمت بیرون که توسط mercurochrome، خشک و خشک ایجاد می شود، در آب فرو نمی رود
[ترجمه گوگل]از درون بیرون زده به وسیله مارکورچروم، خشک شود، در آب فرو بریزید
8. To splash or daub with blobs; splotch.
[ترجمه ترگمان]برای پاشیدن یا عکس کشیدن با لکه های رنگ
[ترجمه گوگل]برای چلپ چلوپ کردن یا غرق شدن با حباب ها؛ جفت کردن
9. Usage: daub to your lips after cleaning, keep for 3 - 5 minutes, then rinse off.
[ترجمه ترگمان]کاربرد: رنگ بر روی لبه ای شما پس از تمیز کردن، به مدت ۳ تا ۵ دقیقه نگه دارید، سپس با آب بشویید
[ترجمه گوگل]استفاده: پس از تمیز کردن لب ها، به مدت 3 تا 5 دقیقه، پس از آن بشویید
10. Thepatients were instructed to daub Dyclonine solution on the penis skin 20 and minutes before sexual contact.
[ترجمه ترگمان]به Thepatients دستور داده شد که بر روی پوست کیر ۲۰ و چند دقیقه قبل از تماس جنسی بر روی پوست آلت عمل کنند
[ترجمه گوگل]بیماران بستری در محلول دیوکلونین در پوست آلت تناسلی 20 و چند دقیقه قبل از تماس با جنین را آموزش دادند
11. Can be used in the morning and then daub day cream.
[ترجمه ترگمان]می تواند در صبح و بعد خامه روز استفاده شود
[ترجمه گوگل]می توان در صبح و سپس استفاده از کرم روز استفاده کنید
12. The children were encouraged to daub the colors in liberally.
[ترجمه ترگمان]بچه ها تشویق شدند که رنگ ها را آزادانه خراب کنند
[ترجمه گوگل]بچه ها تشویق شدند که رنگ ها را به صورت آزاد بپوشند
13. Labial ministry: Daub of colour of lip of peachblossom lipstick collocation is whole labial ministry.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، وزارت امور خارجه: daub رنگ از رژ گونه رژلب peachblossom، کل وزارت سحر و جادو است
[ترجمه گوگل]وزارت بهداشت Labial: Daub از رنگ لب از دسته بندی رژ لب peachblossom کل وزارت لبنیات است
14. Summer, before sunbathe, appear place should oil of daub embellish skin or vanishing cream.
[ترجمه ترگمان]در تابستان، قبل از sunbathe، محل ظاهر شدن رنگ و یا خامه در حال محو شدن است
[ترجمه گوگل]تابستان، قبل از آفتاب زدن، به نظر می رسد محل باید روغن ماسک پوست را تمیز کند و یا کرم ناپدید می شود